همه آرام گرفتند و شب از نیمه گذشت
آنچه در خواب نشد، چشمِ من و فکرِ تو بود...!
- سعدی💙
این نامه فقط به رسم استقبال از تو است،
برای اینکه به تو بگوید یک روز بدون تو
روزیست که تمام نمیشود!
شهریست بدون باغ
زمینیست بیآسمان
و برای اینکه به تو بگوید
هرگز هیچ چیز ما را از هم جدا نخواهد کرد؛
در این دنیا، به هم گره خوردهایم.
شب خوش!
قلبت را میبوسم...
| آلبر کامو |
سیگار پر دُخان و ناز پری رخان
این هر دو در کشاکش دوران
کشیدنی ست...
| نصرت رحمانی |
رفت روی تخت و خوابید.
غمش هم
جای دیگری نداشت برود،
کنارش دراز کشید.
| هاروکی موراکامی |
تو گرم سخن گفتن و از جام نگاهت
من مست چنانم که شنفتن نتوانم...
| محمدرضا شفیعی کدکنی |
یه وقتهایی، یه گوشههایی از دنیاتون رو قایم کنید و پیش خودتون نگهاش دارید!
یه آهنگهایی رو تنهایی گوش کنید، یه فیلمهایی رو تنهایی نگاه کنید، یه خیابونهایی رو تنهایی قدم بزنید!
شاید بعدها...
لازم بشه آدم تو گوشههایی از زندگیاش باشه که اونو یاد هیچکس نمیندازه...
| محمد رحیم نواز |
فکر می کردم
در این ظهر تابستانی
همان تاپ سفیدت را
که مثل تکه ای ابر می نشیند
بر نیم تنه ی آفتاب
بر تن کرده باشی
اما تو باز هم
غافلگیرم کرده ای
با این ساتن نازک قرمز
و چند تشبیه دست اول را روی دستم گذاشته ای
من را به شب عید می بری
به ماهی سرخ سه دمی که در تنگی بلور می رقصد
به عصر ولنتاین وشاخه رزی فرانسوی که فروشنده قیمتش را بالا برده
آری
تنها تو می توانی
اینگونه در شعرهای من
دو فرهنگ را به زیبایی به هم گره زنی!
| محسن حسینخانی |
هربار که نگاهت میکنم
جملهای آشنا
به ذهنم خطور میکند:
در این سرزمین ،چیزی هست که ارزش زندگی کردن دارد...
| محمود درویش |