لنا تقواشعار *مدیر فصل عاشقی الی*

مهربان.. مغرور دوست داشتنی . خانم ..دیگه ریا میشه نگم براتون:) بیشتر

لنا تقواشعار *مدیر فصل عاشقی الی*
۱۵۸ پست
۲۹ دنبال‌کننده
۳۲,۷۹۵ امتیاز
زن، متاهل
۱۳۶۶/۰۴/۲۹
خوشتیپ
فوق ليسانس
میگم بهتون
دین اسلام
ايران، تهران
a5
ندارم
قد ۱۶۴

تصاویر اخیر


هنوز هم‌ کارهای خوب زیادی برای انجام دادن باقی مانده است.. اینکه‌ وقتی دیگران شایعه می‌سازند، دهان‌مان را ببندیم. اینکه بدون‌ خصومت به انسان‌ها لبخند بزنیم اینکه‌ کمبود محبت در جهان را از طریق محبت‌های کوچکتر در زمینه‌های شخصی‌تر و کوچکتر جبران کنیم به کارمان، ایمان بیشتری داشته باشیم؛ صبر و‌ حوصله‌ی بیشتری داشته باشیم و برای انتقام جویی‌های حقیر به سراغ نقد دیگران نرویم .


پست قبلی منو یاد حرف دو تا از دوستام انداخت یه دوستی داشتم دوران دانشگاه با افتخار از این که همه ی کارت بانکی های خودش و همسرش دستشه .و همه خرج و دخل خونه با خودشه میگفت .. و گاها از بی مسیولیتی همسرش ولخرجیاش و گاها تنبلی و کار نکردنش .. همکلاسی دیگه ای داشتم که خودش مدیرعامل شرکت تعاونی بود .. میخوام بگم کاملا مستقل .. میگفت مردونگی مرد رو نباید ازش گرفت .. از منم بزرگتر بود میگفت با وجود درامدی که دارم .بازم خودمو متکی نشون میدم.. این داستان نیست واقعیته ..... و اون دوستم شاید عیچ وقت متوجه نشه خودش همسرشو بی مسئولیت بار اورده.. زندگی یه مرد میخواد یه زن ..... من میخواهم مردم همیشه مرد بماند و من زن و با وجود این که قبلا هم شاغل بودم .. اما همیشه متکی بودم ... مسئولیت پذیری مردامونو نگیریم ... زندگی داره روال عادیشو از دست میده


یکی از عجیب ترین موضوعاتی که در روانشناسی با آن مواجه شدم ، "احساسِ تامین کنندگیِ مردان" بود ... این که یک مرد ، نیاز دارد برای زنِ موردِ علاقه اش تامین کننده باشد ، زن ها گاهی فکر می کنند باید در مقابلِ مردِ دلخواهشان ، بی نیاز باشند و روی پای خودشان بایستند ، دوست ندارند گیرنده باشند ، و این درست نیست ... این نیازِ طبیعی و غیرِ قابلِ انکار مردان است که باید در حد توانشان ، تامین کننده و تکیه گاه باشند و اگر به هر نحوی ، این فرایند دچار اختلال شود ، ارتباط ، با مشکل مواجه خواهد شد ! درست است جامعه مان مدرن شده و زنانِ مستقل و توانایی داریم ، اما یادمان نرود ؛ طبیعتِ انسان ها قابلِ تغییر نیست ! یک سری مسائل ، اقتضای طبیعت آدم هاست ، نیازهایِ یکدیگر را بشناسیم ...


تو مهربان باش بگذار بگویند ساده است فراموش کار است زود میبخشد سال هاست دیگر کسی در این سرزمین، ساده نیست اما تو تغییر نکن تو خودت باش ونشان بده آدمیّت هنوزنفس میکشد

بازنشر کرده است.

میدونید این همه سال مجازی بودم .دوستای خوب زیاد داشتم .. خیلی ها رفتن .خیلی ها موندن .. خیلی ها کم لطفی... نه ولش کن هر چی بود گذشت این همه سال مجازی یکی برام خواهر موند .. یکی همیشه بود .. یکی هیچ وقت قضاوت نکرد.. یکی که سیر تا پیاز زندگی منو میدونه ... اون دیگه مجازی نیست . واقعی تر از واقعیه @elham25 مرسی که دارمت اجی خوشگلم

مشاهده ۴ دیدگاه ارسالی ...

گرما خره 

دعواے هیچ عاشقے را جدے نگیر آدمها هیچوقت با ڪسے ڪہ دوستش دارند دل دعوا ندارند فقط گاهے صدایشان بلند مےشود تا بلندتر بگویند: تو برایم مهم هستے مےفهمے؟؟


+دارے بہ چے فڪ میڪنے –نمیگم +بگو دیگہ –میشہ هیچوقت نرے +معلومہ ڪہ نمیرم دیوونہ، چرا اینو گفتے –داشتم فڪ میڪردم اگہ یہ روز رفتے –چطور میتونم بهت فڪر نڪنم –دیدم نمیشہ... دیدم نمیتونم


این دو روز باقی مانده  تموم بشه نفس راحت بکشم .
.
.
.
.
.
.
.
  چند روزه هر چی اکسی میگه اینجوریم میگم چشم 
مثلا تا حدی بگه  خواهرم از تو بهتره  تشکر میکنم 
تابهونه دستش ندم  کادو تولدمو بپیچونه 


شنبه  بشه یک شنبه  من میدونم و اون


سلام صبح بخیر  سحر خیزا


خدا حافظ شب بخیر

‏دوران طفولیت بابام برام یه لباس خرید منم با ذوق پوشیدمش دویدم تو خیابون پوز بدم که یهو خوردم زمین لباسم خونی شد با بغض بلند شدم گفتم بابا خون با چی پاک میشه؟ گفت با خون؛ خلاصه انقد گرفت زد که خون بالا میاوردم ... )


به جای خوندن این همه مطالب چرتو پرت در تلگرام، اینو بخونید دو کلمه چیز یاد بگیرید روزی میرزا جواد آقا سبزواری از شاگردان علامه بحرالعلوم به سفارش حاج شیخ عبدالوهاب مشیر خراسانی به همراه حاج آقا میرزا محمد تقی تربتی فیض آبادی معروف به آخوند سجستانی و حاج سید علینقی معروف به ملک المتکلمین ، خدمت استاد حاج میرزا آقا ابوالحسن نجفی معروف به مرشد حضور یافتند. ایشان تشریف نداشتند همگی برگشتند. )))))))


یارو زنگ میزنه وزارت اطلاعات، میگه طوطیم گمشده ماموره میگه خب به ما چه؟ یاروه میگه خواستم بدونین اگه پیداش کردین هر چی درباره نظام میگه اعتقادات شخصی خودشه ))))


‏به بابام گفتم یه گوشی برام بخر گفت باشه پاشو بریم برات بخرم پیش خودم گفتم دمش گرم، بردم دم بیمارستان، گفتم اینجا که بیمارستانه؟ گفت خوب اول باید کلیتو بفروشیم


‏بلیط هر سانس یک استخر متوسط 40 هزار تومن، هزینه کرایه اسب حداقل 300 هزار تومن، قیمت تیر و کمان 1میلیون و 200هزار تومن، من غلط کنم بخوام به فرزندم شنا و سوارکاری و تیراندازی یاد بدم