‏دوران طفولیت بابام برام یه لباس خرید منم با ذوق پوشیدمش دویدم تو خیابون پوز بدم که یهو خوردم زمین لباسم خونی شد با بغض بلند شدم گفتم بابا خون با چی پاک میشه؟ گفت با خون؛ خلاصه انقد گرفت زد که خون بالا میاوردم ... )

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.