لنا تقواشعار *مدیر فصل عاشقی الی*

مهربان.. مغرور دوست داشتنی . خانم ..دیگه ریا میشه نگم براتون:) بیشتر

لنا تقواشعار *مدیر فصل عاشقی الی*
۱۵۸ پست
۲۹ دنبال‌کننده
۳۲,۷۹۵ امتیاز
زن، متاهل
۱۳۶۶/۰۴/۲۹
خوشتیپ
فوق ليسانس
میگم بهتون
دین اسلام
ايران، تهران
a5
ندارم
قد ۱۶۴

تصاویر اخیر


تو ازان دسته ادمهایی هستی که باید باشی
مهم نیست دوستم داشته باشی یا، نه عاشقم باشی یانه
اصلا مهم نیست چه حسی بمن داری ، فقط میخواهم باشی
اخر نمیدانی بودنت چقدر خوب است
اخر نمیدانی داشتن یکی شبیه به تو که نه
داشتن تو چقدر لذت بخش است
بودنت شبیه به ستون خانه است باید باشی تا دلم قرص بماند
شبیه به اکسیژن برای زندگی
باید باشی تا خواسته دیگر نداشته باشم
اخر تو شبیه به کسی نیستی
تو خاص هستی درست شبیه به خودت...
#mr-mim
#الی-دلبرانه

به نظرم یاد گرفتن این جملات و جرأت استفادشون تو زندگی خیلی باارزشه: 1. بلد نیستم 2. اطلاع ندارم 3. به من ارتباطی نداره 4. نه!


همیشه ناراحت بودم هیچ وقت عمه نمیشم 
تا این که این اهنگ رووش دادم هزار بار خدا رو شکر کردم
)

این پیامِ ناشناسِ تلگرام هم چیزِ خوبیست....
هم فرستادنش
هم دریافتش....
راحت میتوانی حرفت را بزنی...
شاید خودش نفهمد اما
توحرفت را زده ای....
اصلا تایپ کردنِ"دوستت دارم" حالِ آدم را خــوب میکند....
و بهتـرین قسمتش میدانی چیست...؟
پیامِ"این پیامتان را دید.چه دستوری دارید؟"
آخرتصدقت همین کـه دیده،خوانده یک دنیاست...دیگر من غلط بکنم بخواهم دستوری بدهم....
میدانی؟
همین چند دقیقه ی پیش یک نفر برایم پیامِ ناشناس فرستاد
"جز تو کی میتونه عزیزِ من باشه...؟"
خـودم هم میدانم عزیزِ دلِ هیچ احدی نیستم اما
یک لحظه دلم خـواست فکر کنم"تــو" بوده ای...
پیامِ ناشناس چیزِ خـوبیست....
شاید "دوستت دارم"ی تویِ دل کسی مانده باشد...
#فاطمه_صابری_نیا


یکی از مدیرا امیر یا خاتون میاین کارشون دارم لطفا

بازنشر کرده است.

مادرم سینی چایی در دست ،
گل لبخندی چید ، هدیه اش داد به من
خواهرم ، تکه نانی آورد ،
آمد آنجا ، لب پاشویه نشست ،
به هوای خبر از ماهی ها
دست ها کاسه نمود ، چهره ای گرم در آن کاسه بریخت
و به لبخندی تزئینش کرد
هدیه اش داد ، به چشمان پذیرای دلم
پدرم دفتر شعری آورد ،
تکیه بر پشتی داد ، شعر زیبایی خواند ،
و مرا برد ، به آرامش زیبای یقین 
با خودم می گفتم :
زندگی ، راز بزرگی ست که در ما جاری ست
زندگی ، فاصله ی آمدن و رفتن ماست
رود دنیا ، جاری ست
زندگی ، آبتنی کردن در این رود است
وقت رفتن ، به همان عریانی ، که به هنگام ورود آمده ایم
قصه آمدن و رفتن ما تکراری است

تو چه پرسی که کدامی؟ تو در این عشق چه نامی صنما شاه جهانی... زِ تو من شاد جهانم!


"تو"خواستنى ترين دست نيافتنىِ اين شهرِ شلوغى


بهت گفته بودم "تنها دلخوشیم تو زندگی تویی" تنها دلخوشیِ یه نفر بودن میدونی یعنی چی؟ یعنی اینکه حال دلش فقط باتو خوبه، کیفش فقط با تو کوکه، لبش فقط باتو خندونه، فکرش فقط با تو آرومه و خیالش فقط باتو تخته... بهت گفته بودم "تنها دلخوشیم تو زندگی تویی" که بچسبی به زندگیم و از تنگ دلم تکون نخوری. ولی انگار نشنیدی صدامو... رفتی پیِ دلخوشی های خودت و به این فکر نکردی که وقتی تنها دلخوشیِ یه آدم رو ازش بگیری دست از زندگی میکشه و دچار یه مرگ تدریجی میشه...


از کیفش یه آینه کوچیک درآورد و همونطور که داشت خودش رو تو آینه نگاه میکرد گفت: میدونی چیه؟ رابطه ها مثل این آینه میمونن. آینه رو از دستش گرفتم و گفتم : باز زدی تو فاز فلسفه و منطق؟ حالا چرا شبیه این آینه؟ چون کثیفه؟ اخماش رو کرد تو هم و آینه رو از دستم کشید و اون رو جلوی صورتم گرفت و گفت: چی میبینی؟ گفتم: خب.. الان فقط یه چشمم رو میبینم. فاصله آینه رو بیشتر کرد و گفت: الان چی؟ الان چی میبینی؟ گفتم: الان دوتا از چشمام رو میبینم، نصف صورتم. بعد تکیه داد به صندلیش و آینه رو گرفت سمتم و گفت: حالا؟ گفتم الان دیگه کامل میبینم خودم رو. آینه رو بست و گذاشت تو کیفش و گفت: دیدی؟ آدم ها هرچی بیشتر به هم نزدیک تر بشن ، خیلی چیزارو نمیبینن. دیده نمیشن. گفتم : یعنی میگی باید دور باشیم از هم؟ سرش رو کج کرد و گفت: نه خیلی دور . نه خیلی نزدیک تناسب تو رابطه از همه چیز مهم تره. نه باید اونقدر دور شی که دیده نشی،و نه اونقدر نزدیک که بازم دیده نشی و زده شی...


ای بی خبر از حال دل من امروز کجایی ؟؟؟

مشاهده ۸ دیدگاه ارسالی ...

اگه دیگه هیچوقت روبه‌راه نشدیم چی؟ اگه هواش از سرمون نیفتاد، اسمشو گذاشتیم رو بچه‌مون و با هربار صدا کردنش صدبار مردیم چی؟ اگه لبامون لبای هرکی جز اونو پس زد چی؟ اگه موهامون دستای هرکی جز اونو رد کرد چی؟ اگه تا آخر عمر هیشکی مثل اون قشنگ صدامون نکرد چی؟ اگه دیگه هیشکی مثل اون نگامون نکرد چی؟ اگه شب تولدش انقدر بغض کردیم که از چشمامون غم بارید چی؟ اگه شب عروسیمون آهنگی که واسمون میخوند پخش شد و پاهامون سست شد چی؟ اگه رفتیم پاتوق همیشگی‌مون، با دلبر جدیدش دیدیمش و رنگ از رخمون پرید چی؟ اگه انقدر اون لباس سفید نرمه که از حراجی های بغل پارک لاله واسمون خریدو پوشیدیم که پوسید چی؟ اگه عطرش از لباسی که جاگذاشته پرید و بوی تنشو یادمون رفت چی؟ اگه یهو زد به سرمون رفتیم عکس چشماشو خالکوبی کردیم رو مچ دستمون بعد هی زل زدیم بهش گفتیم: "خیلی میخوایمت دلبر" چی؟ حالا اینارو ول کن خانم دکتر. اگه دیگه قرص آبی‌ها هم صورت قشنگشو از جلو چشمامون نبرد و همه‌جا دیدیمش چی؟ اگه تا آخر عمرمون دیوونه‌ش موندیم چی؟

مشاهده ۳ دیدگاه ارسالی ...

تو جانِ دلی… درمانِ دلی…●♪♫
یک ماهیِ پیدا شده؛ در آبِ گلی!●♪♫
http://dls.music-fa.com/tagdl/downloads/Mehrad%20-%20Divaneye%20Jani%20(128).mp3
تو ماهِ منی… دلخواهِ منی… زیباییِ این قصه ی کوتاهِ منی●♪♫
دیوانه ی جانی! دلبسته ی آن عشق و دلِ توست؛ جهانی!●♪♫
دیوانه ی جانی! وابسته ی چشمانِ تو شد؛ روح و روانی●♪♫
عشق است، کنارت…●♪♫
از چشمِ من؛ احساسِ دلم را چو بخوانی
#الی-دلبرانه


ای جان به قربان همان صورت خندان توست ♫♪
… دل پریشان شده از حالت چشمان توست  ♫♪
… درد و درمان من آن چشم خمارت شده ♫♪
… بند و زندان من آن گرمی دستان توست ♫♪
#الی-دلبرانه

@Elham25


سلام جان دل 
مشاهده ۲۱ دیدگاه ارسالی ...