نفرت انگيزترين موجودات كساني هستند كه اداي آدمهاي مومن و معتقد رو در ميارن و از حلال و حرام و محرم و نامحرم دم ميزنن اما در واقعيت چيز ديگه اي هستن ...
كاش ميشد درون واقعي انسانها رو ديد تا با دو رويي باعث نشن تمام باورهامون و اعتمادمون نسبت به آدمها از بين بره.
اری فاحشه شدیم ..، وقتی عشق تجاوز کرد وقتی بدبختی تجاوز کرد... وقتی قدرتمند تر از ما تجاوز کرد.... و من حامله ی عقده هستم .... بترسید از روزی ک فرزندم به دنیا بیاید......
رفتم و زحمت بیگانگی از کوی تو بردم
آشنای تو دلم بود و به دست تو سپردم
اشک دامان مرا گیرد و در پای من افتد
که دل خون شده را هم ز چه همراه نبردم
شرمم از آئینۀ روی تو میآید اگر نه
آتش آه به دل هست نگویی که فسردم
تو چو پروانهام آتش بزنای شمع و بسوزان
من بیدل نتوانم که به گرد تو نگردم
میبرندت دگران دست به دستای گل رعنا
حیف من بلبل خوش خوان که همه خار تو خوردم
تو غزالم نشدی رام که شعر خوشت آرم
غزلم قصۀ درد است که پروردۀ دردم
خون من ریخت به افسونگری و قاتل جان شد
سایه آن را که طبیب دل بیمار شمردم
هوشنگ ابتهاج