رضا

فقط خودمم شوخم تنهایی بیزارم تفریحم مسافرت طبیعت گردی شنا بیشتر

رضا
۳۵۹ پست
۷۰ دنبال‌کننده
مرد، مجرد
۱۴۰۰/۰۱/۱۲
دکترا و بالاتر
شاغل
دین اسلام
ايران، اصفهان
زندگی با خانواده
سربازی رفته ام
سیگار نميکشم
گرایش سیاسی چپ
کارمند
فقط خوشگله
بدنیس
قد ۱۷۵، وزن ۸۳

تصاویر اخیر

بی مرگ به عمر جاودانی نرسی

نـامرده به عــالــم معانی نرسی

تا همچو خلیل انـدر آتش نـروی

چون خضر به آب زندگانی نرسی
به دختره گفتم آمریکا زندگی میکنم، گفت کجای آمریکا هستی؟ گفتم سمت شیرکاکائوم. گفت منظورت شیکاگوئه؟ گفتم آره همون سمتا
مشاهده ۳ دیدگاه ارسالی ...
وقتی که غمت زخم زبان داشته باشد
این مرده چرا بعدِ تو جان داشته باشد

دور از تو چرا زنده بماند که بمیرد؟
قلبی که نباید ضربان داشته باشد!

آواره ام! ای کاش زلیخای جنونم
از یوسف چشم تو نشان داشته باشد

عشقی و سزاوار جنونی و ندیدم
مانند تو چیزی هیجان داشته باشد

سر میدهد آواز تو را آن که به یادت
در حنجره اش سوز بنان داشته باشد

تقدیر من این است که بعد از تو همیشه
غم در رگ جانم جریان داشته باشد

ای کاش تو را صد غزل تازه بمیرم...
شاعر که نباید غم نان داشته باشد!
مرا اگر به جهنم بیفکنی ای دوست
هنوز نعره برآرم ‌که دوستت دارم

ردای عفو، برازنده ی بزرگی توست
وگرنه من به عذاب تو هم سزاوارم
چشـمت به ‌چشم ما و دلت پیش دیگریست
جای گلایه نیـست کـه ایـن رســم دلبریست

هـر کس گذشت از نظـرت در دلـت نشست
تــنـــها گنــاه آیــنــه ‌هـا زود بــــــاوریـسـت

مهرت به ‌خلق بیشتر از جور بر من است
ســهـــم بـــرابـــر همـــگان نـــابرابریست

دشنــام یا دعــای تو در حــق من یکیست
ای آفـتـــاب هـر چـه کنــی ذره‌ پـروریست

ساحـــل جـــواب ســرزنــش مـــوج را نداد
گاهی فقط سکوت سزای سبک‌ سریست
جاذبـه ی سـیـب ،
آدم را بـه زمـیـن زد . . .

جـاذبـه ی زمـیـن،
سـیـب را . . .

فـرقـی نـمـیـکـنـد؛ سـقـوط!
سـرنـوشـتِ دل دادن
بـه هـر جـاذبـه ای غـیـر از خـداسـت...
بـه جـاذبـه ای مـی انـدیـشـم
کـه پـروازم مـیـدهـد:

خــــــــــــــــــــــدا . . ‌.
رقص باید که عجین با دف و سرنا بشود
باده خوب است به اندازه مهیا بشود

داده ام دخترکان سیب بریزند به حوض
گفته ام تا همه جا هلهله برپا بشود

شاعران با غزل نیمه تمام آمده اند
دامنت را بتکان قافیه پیدا بشود

روسری سر کن و نگذار میان من و باد
سر آشفتگی موی تو دعوا بشود

هیچکس راهی میخانه نخواهد شد اگر
راز سکر آور چشمان تو افشا بشود

بلخ تا قونیه از چلچله پر خواهد شد
قدر یک ثانیه آغوشت اگر وا بشود

حیف ! یک کوه مذابی و کماکان باید
عشوه هایت فقط از دور تماشا بشود
‏پروردگارا!
خوشا که نصیب ما از روزگار،
دوست داشتن و
دوست داشته شدن باشد.
دلنشین ترین صدای هستی
همان بانگ بیدارباش
خدای مهربانست که
هرصبحگاه درگوش
زمان می پیچد
آوازگنجشکان سبکبار
درآغاز هر روز
دعوت ما به زندگانیست

سلام، صبحتون دلنواز❤️
مشاهده ۳ دیدگاه ارسالی ...
آدم بی‌دلیل یک آهنگ رو دو بار گوش نمیکنه، آدم بی‌دلیل دو بار به چشم‌های کسی نگاه نمیکنه، آدم بی‌دلیل به یک نفر دو بار فرصت نمیده. هیچ تکراری بی‌دلیل تبدیل به تکرار نمیشه …
یک زن هرگز نمیگوید “تو را دوست دارم”، ولی وقتی از تو پرسید مرا دوست داری؟ بدان که در قلب او جای گرفته‌ای …
اگر یه روز دیدی کسی رو از ته دل دوستش داری رهاش نکن، ممکنه تکرار نشه. آدما همیشه فکر میکنن براشون هرچند وقت یکبار پیش میاد که یکی رو ‌دوست داشته باشن، ولی اینطور نیست! باید ده پونزده سال بگذره تا بفهمی فقط همون یه بار بوده …
برای تمام “دوستت دارم‌” هایی که دیگر گفته نمیشود، می‌نویسم. عشق می‌توانست زیباتر از اینها باشد …
میگن چشمی که دائم عيب‌های ديگران رو بیبینه، اون عيب رو به ذهن منتقل ميکنه، و ذهنی که دائما با عيب‌های ديگران درگيره، آرامش نداره. درونش کثیف، متلاطم و آشفته هست. در عوض چشمی که ياد گرفته هميشه زيبايی‌ها رو ببينه، اول از همه خودش آسایش پيدا ميکنه. آدم زيبابين عيب‌های ديگران رو نمی‌بينه، و دنيای درونش دنيای قشنگیه. پُر از رضایت، پُر از آرامش …
ای کاش کسی باشد،
کابوس که دیدی
در گوش تو آرام بگوید،
خبری نیست
یا کاش کسی باشد،
و آرام بگوید
دستان من اینجاست،
ببین دردسری نیست …