وقتی که غمت زخم زبان داشته باشد
این مرده چرا بعدِ تو جان داشته باشد

دور از تو چرا زنده بماند که بمیرد؟
قلبی که نباید ضربان داشته باشد!

آواره ام! ای کاش زلیخای جنونم
از یوسف چشم تو نشان داشته باشد

عشقی و سزاوار جنونی و ندیدم
مانند تو چیزی هیجان داشته باشد

سر میدهد آواز تو را آن که به یادت
در حنجره اش سوز بنان داشته باشد

تقدیر من این است که بعد از تو همیشه
غم در رگ جانم جریان داشته باشد

ای کاش تو را صد غزل تازه بمیرم...
شاعر که نباید غم نان داشته باشد!

پسند

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.