Mandana
۶۳۴ پست
۳۴۲ دنبال‌کننده
۴,۷۰۸ امتیاز
زن، متاهل
۱۳۶۷/۰۷/۰۱
آروم و عادی
instagraph.ir/harfeto/84..

تصاویر اخیر

بازنشر کرده است.

ای كاش نريزد

به هم آرامشِ روحت

من بند دلم

بر رگِ اعصاب تو بند است

 


یک من
و غرش شیرهای وحشی اما رام
همچون صدا خفه کنهایی
که بر روی شقیقه ام
میلرزد
#مانا


تمام زن ها شاعر می شدند
اگر مردها گریستن بلد بودند
و . . . 
می‌توانستند
با رقص ِ چشم هایشان
طوفان به راه بیاندازند
هیچ مردی شاعر نمی شد
اگر زنی …
هیچ مردی شاعر نمی شد
اگر زنی در کار نبود …


من همینم

نه چشمان آبــی دارم
نه کفشهای پاشنه بلند
همیشه کتانـی مـی پوشم
روی چمن ها غلت میزنم
عِشوه ریختن را خوب یادم نداده اند
وقتـی از کنارم رد میشوی
بوی ادکلنم مستت نمیکند
نگران پاک شدن رژ لب و ریملم نیستم
لاک ناخن هایم از هزار متری داد نمیزند
گاهـی از فرط غصه بلند داد میزنم
خدایم را با تمام دنیا عوض نمیکنم
وبعضـی آدم های اطرافم را هم با تمام دنیا عوض نمیکنم
شبها پایه پرسه زدن در خیابان و مهمانی نیستم
بلد نیستم تا صبح پای گوشـی پچ پچ کنم
و بگویم دوستت دارم وقتـی حتـی
به تِعداد حروف دوستَت دارم هم ، دوستت ندارم
ولـی اگر بگویم دوستت دارم ،
دوست داشتَنم حد ومرزی ندارد
من خالصانه همینم



بوسه هایت را کش بده …

من می میرم که این لحظه ها را زندگی کنم …

مشاهده ۳ دیدگاه ارسالی ...

من حسودم…

مادخترها…همه حســـودیم!!

اما…حسادت انواع دارد..

ازحسادتِ سایز دور کمر تا حسادت به اندازه ی پشت پلکها

اما عمیـــق ترین …بُرنـــده ترین و عــذاب آور ترین حسادتمان…

وقتی است که دل مــی بنــدیم …

دل به یک مـــرد …

دیگه تـــاب نداریم صدایی جـــز ما … نگاهی جــز ما …دستانی جـــز ما …

اصلاً هر چیزی جــز ما.. از هـــزار فرســَــخــیــَـش رد شـود….

و حتی یـــــــک لحظه از او خوشــَــش بیــــایـــد!!!

که ای کـاش کــــور شود… کَـــــر شود… بشکند و یا اصلا بمیــــــرد…

رقیـــبــی که “شـــایـــد” در آینده بوجود بیـــایـــد



شما دوبار میمیرید

یکبار وقتی نفس کشیدنتان می ایستد
و یکبار وقتی 
شخصی برا آخرین بار نامتان را صدا میزند...

مشاهده ۹ دیدگاه ارسالی ...

من با تو فهمیدم تو زندگی


یه چیزایی رو نباید بگی


وقتی زیاد گفتم دوستت دارم


تبدیل شدم به روزمرگی



بر شــانــه بـیفشــان و مــزن شـانـه بــه مـویـت

بـگــذار حـســادت بــکنـد شــانـه بــه شـانــه



بــیـــــهوده تحــــریــممــ نـکــــن

مــن ایـــرانیـــَــم

بــرای داشتنت دنیــا را هــمــ دور خــــواهـــمـ زد...



اصلا خدا دستها را آفریده
که دائم یا در دست یار باشد،
یا بندِ گیسوان پریشانش…
هر کار دیگری بکنید با این دست ها
اضافه کاریست جانم…

فاطمه جوادی



نگو دوستت دارم ...
انسان این واژه را می‌شنود
واژه از پوستش رد می‌شود
با نگاهی پایین می رود
اسب‌های قلبش
شیهه می کشند تندتر می‌دوند
بر سینه ‌اش
محکم تر سُم می کوبند
نگو دوستت دارم
انسان باور می کند
به تو تکیه می ‌کند
در آغوشت اشک می ریزد ... 


سخت است حرفت را نفهمند و سخت تر این است که حرفت را اشتباهی بفهمند…
حالا می‌فهمم که خدا چه زجری می‌کشد
وقتی این همه آدم حرفش را که نفهمیده اند هیچ،
اشتباهی هم فهمیده اند
(دکتر علی شریعتی)


نوازشگر خوبی نبودی
سفید شده !
تار مویی را که قسم خوردی با دنیا عوضش نمی‌کنی . . .


نـــدیـــــــده ای ؟
همـان انـگشت
که “مـاه” را نشـان میــداد ...
“مــاشــه” را کـــشـــــیـــد !


عشق قلیانی‌ست
با طعم خوش نعنا دوسیب
میکشی آزاد باشی مبتلاتر می شوی . . .