در باران عشق
به متن مرثیهها "داد" را اضافه کنید "خلاصه از نفس افتاد" را اضافه کنید نفس نمیکشم و مردهام ، به عنوانم سریع واژهی استاد را اضافه کنید
بر چه گریان گشته بودی دوش ؟ از من وامپوش بر چه گریان گشته بودی ؟ آه ای چشم سیاه
آنچه با من لرزش لبهای بی تاب تو گفت چیست ای دلدار این اندوه بی آرام چیست
طلوع شعر مرا هـــم کمـی محل بگذار اگر چه مثل خروسان بی محل خواندم
جناقِ مهر و محبت که بسته ای با من مرا همیشه به یاد و تُرا فراموش است
از من رمیده ای و من ساده دل هنوز بی مهری و جفای تو باور نمی کنم دل را چنان به مهر تو بستم که بعد از این دیگر هوای دلبر دیگر نمی کنم
رفتی و با تو رفت مرا شادی و امید دیگر چگونه عشق تو را آرزو کنم دیگر چگونه مستی یک بوسهٔ تو را دراین سکوت تلخ و سیه جستجو کنم
کاش علت ها فراموش کاری بود نه اتفاقات غیر قابل پیش بینی و آدمی با عدم حضور چه زود فراموش می شود
خاموشی شب رفت و فردایی دگر شد من مانده ام تنهای تنها من مانده ام تنها میان سیل غمها ♪♭ ♭♪ حبیبم ، سیل غمها گل پونه ها ، نا مهربانی آتشم زد آتشم زد
علی سعید
به متن مرثیهها "داد" را اضافه کنید
"خلاصه از نفس افتاد" را اضافه کنید
نفس نمیکشم و مردهام ، به عنوانم
سریع واژهی استاد را اضافه کنید
farhad
بر چه گریان گشته بودی دوش ؟ از من وامپوش
بر چه گریان گشته بودی ؟ آه ای چشم سیاه
علی سعید
آنچه با من لرزش لبهای بی تاب تو گفت
چیست ای دلدار این اندوه بی آرام چیست
farhad
طلوع شعر مرا هـــم کمـی محل بگذار
اگر چه مثل خروسان بی محل خواندم
Najla
جناقِ مهر و محبت که بسته ای با من
مرا همیشه به یاد و تُرا فراموش است
farhad
از من رمیده ای و من ساده دل هنوز
بی مهری و جفای تو باور نمی کنم
دل را چنان به مهر تو بستم که بعد از این
دیگر هوای دلبر دیگر نمی کنم
farhad
رفتی و با تو رفت مرا شادی و امید
دیگر چگونه عشق تو را آرزو کنم
دیگر چگونه مستی یک بوسهٔ تو را
دراین سکوت تلخ و سیه جستجو کنم
farhad
کاش علت ها فراموش کاری بود نه اتفاقات غیر قابل پیش بینی
و آدمی با عدم حضور چه زود فراموش می شود
farhad
خاموشی شب رفت و فردایی دگر شد
من مانده ام تنهای تنها
من مانده ام تنها میان سیل غمها
♪♭ ♭♪
حبیبم ، سیل غمها
گل پونه ها ، نا مهربانی آتشم زد آتشم زد