به عزیزی که دیگر عزیز نیست ..... !!

بی خبر رفتی و به آمدنت
اعتمادی دگر نخواهم کرد
واقعا خسته ام من از رفتن
از تو یادی دگر نخواهم کرد
اعتباری به کار دنیا نیست
غارتِ دلخوشی مگر کم بود
جای سبزینه های باغ امید
هر چه دیدم سیاهِ ماتم بود
سال نو ، سال مرگ یک روئیاست
با تو بودن همیشه روئیا بود
به امیدی که بازمی گردی
درِ این خانه تا ابد وا بود
بعد یک عمر از نیامدنت
درِ این خانه بسته شد با باد
بعدِ طوفان غصه ها باید
کنم این خانه را ز نو آباد
توی گلدان خاک خورده ی عشق
یادی از نو دوباره خواهم کاشت
سال نو سال خلقِ یک روئیاست
من به رویش امید خواهم داشت


کیمیاگر

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.