فرزندم سلام حالت را نمیپرسم چون هیچ کدام از احوالت بر من پوشیده نیست واز تو نسبت به تو آگاه ترم همه ی حال و هوایت را میدانم، بهانه ی خنده هایت؛ دلخوشی های ریز و درشتت؛ دلبستگی ها و علاقه هایت؛ غم ها دلواپسی ها و نگرانی هایت دلیل آه کشیدن های گاه و بی گاهت؛ دغدغه ها و مشغله ها و خستگی هایت..... میدانم گاهی چقدر می رنجی؛ بی پناه می شوی؛ تنها میشوی اما بدان..... در جهان کسی هست که به تو فکر کند و نگران توست. دنیا کوچکتر از آن است که بخواهد احوال فرزند مرا برهم بریزد. درست است که رسمش بی وفایی است و مرامش فریب و در بساطش آرامشی نیست. اما.... آرام باش و بدان پدرت درکنار توست.... با غمت غمگین می شوم؛ با تبت تب میکنم؛ درد میکشی درد میکشم...... و اوضاع نابسامانت سامان مرا بر هم می زند. دعایت را آمین می گویم و برایت دعا میکنم. مگر نه این است که من پدرم؟ وحتی مهربان تر از پدر..... تنهایت نمی گذارم.... هر زمان گرفتار شدی صدایم کن من در کنار تو هستم به همین نزدیکی....

پدرت حجت ابن الحسن العسگری

بر اساس نامه حضرت مهدی سلام الله علیه به شیخ مفید

لینک