صید افتاده به خونم
تو چه سان می گذری غافل از اندوه درونم ؟
بی من از کوچه گذر کردی و رفتی!‏
قطره ای اشک درخشید به چشمان سیاهم
تا خم کوچه به دنبال تو لغزید نگاهم..