آیا میتونیم همانقدر که غرق در لحظات خواب مان هستیم
همانقدر هم غرق در لحظات بیداری مان باشیم ؟
دانش از بیرون میآید
خردمندی از درون طلوع میکند
دانش تولید سروصدا میکند
خردمندی بیشتر و بیشتر سکوت را میآورد
انسان خردمند آهستهآهسته ساکت میشود. حتی اگر صحبت کند، سخنانش طعمی از سکوت را، موسیقی سکوت را حمل میکنند.
کسی را تغییر نده
حمایت کن
در فضای امن رفاقت
سنگرها ذوب می شوند
غنچه ها ,بی مقاومت
می شکفند
و زیبایی، خود به خود
همه چیز را متحول می کند
آنچه ذهن را از وابستگی رها می کند، دیدن کل ساختار و طبیعت برانگیختن و وابستگی است و دیدن اینکه چگونه آن وابستگی، ذهن را کودن، منگ و کم کار می کند.
هریک از ما در همه ی روابطمان، تصویری را در مورد دیگری در ذهن می سازیم (همان گونه که طرف مقابل نیز تصویری از ما در ذهن دارد). در نتیجه، "دو تصویر" با یکدیگر در ارتباطند، نه دو موجود بشری.
انسانی که براستی جدی است و با شوق فراوان، خواستار درک درستی و عشق است، اصولاً هیچ مفهوم یا تصویری در ذهن ندارد؛ او تنها در "آنچه که هست"، زندگی می کند.
همدلي کن سعي كن از دريچه چشم ديگران به چيزها نگاه کني.
براي ارتباطات، هيچ پاياني نيست. رنجهاي ناشي از سركوبي و قوانين بي رحم ناشي از وفادار ماندن به يك الگو، هيچ يك منجر به درك حقيقت نمي شوند
دیدن
همان شنیدن
شنیدن
همان لمس کردن
لمس کردن
همان چشیدن
چشیدن
همان بوئیدن است
هشیاری چنین است
چشم
وقتی شما میگویید: «من ضرورت خودشناسی را مستقیماً درک نمیکنم»، چنان است که شخصی نابینا بگوید «من ضرورت بینایی را مستقیماً درک نمیکنم....
ارتباط با طبیعت
طبیعت بخشی از زندگی ماست. ما از دانه رشد میکنیم، از زمین، و ما قسمتی از تمام آن هستیم، اما ما داریم به سرعت این حس را از دست میدهیم. آیا شما میتوانید نسبت به یک درخت حس داشته باشید، به آن نگاه کنید، زیبایی آن را ببینید، به صدایی که میدهد گوش کنید؟ آیا میتوانید نسبت به گیاهان کوچک، نسبت به علف هرز، نسبت به آن گیاه خزندهای که بر روی دیوار میروید حساس باشید؟ فرد باید به همهٔ اینها آگاه باشد و حس یکی بودن با طبیعت اطرافش داشته باشد. شما ممکن است در شهری زندگی کنید، اما حتماً اینجا و آنجا درخت دارید. اگر شما به طبیعت آسیب برسانید، دارید به خود آسیب میرسانید
طراوت عشق را
با خاموشی ذهن
در سخت ترین بازی اش
حس میکنی،
آنگاه که با شعف میفهمی
که آنچه رخ داده بود
بهترین بود.
پس اینک
بی " من"
به تماشا بنشین.
هميشه اونقدر قوى باش كه رها كنى و اونقدر باهوش باش كه براى اون چيزى
كه لايقش هستى صبر كنى .
اگر در راه مراقبه حرکت کنی،
حیرت خواهی کرد،به دنبال آن
عشق نیز با هماهنگی خودش پدیدار می گردد
و اگر عشق بورزی، باز هم شگفت زده می گردی،
مراقبه درست مانند سایه همراهش خواهد آمد
رودخانهها از آبِ خود نمینوشند. درختان میوههای خود را نمیخورند. خورشید به خود نمیتابد و گلها عطرشان را برای خودشان پخش نمیکنند. زندگی برای دیگران قانونِ طبیعت است. همهٔ ما برای کمک به یکدیگر به دنیا آمدهایم. مهم نیست چهقدر سخت است، هر قدر هم که سخت باشد، زندگی خوب است. زندگی وقتی شما شادید، خوب است، اما خوبتر است وقتی دیگران به لطفِ شما شادند.
گاهی با خودم فکر می کنم
درختی که تنها بالای کوه زندگی می کند
چرا باید از جنگل فرار کرده باشد