arezo
۴ پست
۵۸۷ امتیاز
زن، مجرد

تصاویر اخیر

بازنشر کرده است.
دلبستگی طعمِ گَسی دارد
با بغض های قصه درگیری

دستت که از دستش جـدا باشد
دستِ خودت را هم نمیگیری ...
بازنشر کرده است.
در من کسی جان میدهد هر شب
با خاطراتی سرد و تکراری

دیوانه جان کی میشود اصلا
از حال و روزم دست برداری .. ؟
بازنشر کرده است.
ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﺎﻧﻮ

ﺍﮔﺮ ﺑﻪ مردی ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﺣﺪ ﺑﻬﺎ ﺩﻫﯽ

ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺍﺷﺘﻨﺖ ﺗﻼﺵ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ

ﻧﮕﺎﻫﺶ ﺳﺮﺩ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ

ﮐﻼﻣﺶ ﺑﯽ ﺭﻭﺡ ﺩﺳﺘﺎﻧﺶ ﯾﺦ ﺯﺩﻩ

ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯾﺶ ﺑﻮﯼ ﺩﻝ ﻣﺮﺩﮔﯽ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ
بازنشر کرده است.
ای کاش می‌توانستند از آفتاب یاد بگیرند که بی‌دریغ باشند در دردها و شادی‌هاشان...

بازنشر کرده است.
توریست ژاپنی: یک ایرانی را دیدم که از روزنامه بعنوان سفره استفاده میکند! پرسیدم علت چیست؟

‏وی گفت : ما موقع غذا خوردن هم مطالعه میکنیم!



‏(لقمه در گلوی ابلیس گیر میکند و ایستاده تشویق میکند)
بازنشر کرده است.
_
کِ دیوآر دلم کوتآه ست
هر که از کوچه ی تنهآییِ مآ میگذرد

ب هوآی هوسی هم کِ شده
سرکی می کشد و می گذرد :/
بازنشر کرده است.
دیگه قوی شدم
میبینم ،میخندم ،ردمیشم!

‌‌‌
دیدگاه غیرفعال شده است.
بازنشر کرده است.
من ‌نخواهم ‌ایستاد ‌

رو به روی تو

جز ‌برای ‌بوسه ‌‌زدن...

| هوشنگ ابتهاج |
بازنشر کرده است.
دنبال هیچکس ندویین

آدمایی که همدیگه رو دوست دارن

کنار هم راه میرن…!
بازنشر کرده است.
وقتی میگویم:

“دیگر به سراغم نیا!”

فکر نکن که فراموشت کرده ام

یا دوستت ندارم نه!

من فقط فهمیدم

وقتی دلت با من نیست

بودنت مشکلی را حل نمیکند

تنها

دلتنگ ترم میکند!
بازنشر کرده است.
چه کسی می فهمد
در دلم رازی هست؟
می سپارم آن را
به خیال شب و تنهایی خود ...!
بازنشر کرده است.
نکند فکر کنی در دلِ من یادِ تو نیست

گوش کن،

نبضِ دلم زمزمه اش با تو یکیست …
بازنشر کرده است.
من یک غریبه دیروز آشنای امروزوفراموش شده فردایم درآشنایی امروز می نویسم تادرفراموشی فردا یادم کنی
مشاهده ۴ دیدگاه ارسالی ...
بازنشر کرده است.
تا درون آمد غمش از سینه بیرون شد نفس
نازم این مهمان که بیرون کرد صاحبخانه را

فروغی بسطامی
دیدگاه غیرفعال شده است.
بازنشر کرده است.

تو کجاایی
در کدام بلندی های جهانم؟
بر بلندای کدام رویا
کدام یاد...
که اینگونه
درخت و
رود و
دره..
نشانی از تو دارند.
...
که اینجا هر کنج دنج ..
پناه سارهای کوهی است.
/

...دلنوشته..
..شعری برای او.

..