تا وقتی دو دستی چسپیدی به اتفاقهای تلخ گذشته و ولش نمیکنی،
هیچ اتفاق جدیدی برات رخ نمیده!
پس رهاش کن بره ...
رها کن تا درهای جدیدی به روت باز بشه
فیزیک خیلی آسون میشد اگه.. .
.
.
.
.
به جای سیب، خود درخته روی نیوتن میفتاد 😂
هر روز صبح که از خواب بیدار میشم زیر قولم میزنم و بهت فکر میکنم
سر کار، وقت نهار، عصر که میرم بالکن سیگار بکشم، حتی وقتی شام میخورم همش فکرم پیش توئه
تا اینکه شب دیروقت میرم تو تخت خوابم و قول میدم دیگه بهت فکر نکنم
نگاهت با نگاهم حرف دارد ...
کاش بهت میگفتم یک بزرگترین عدده ...
یقین دارم کسی ظرف دعا را جا به جا کرده
تو را من آرزو کردم کسی دیگر تو را دارد ...
تو را در آغوش کشیدم بدون اینکه وجود داشته باشی با تو زندگی کردم بدون یک لحظه حضورت، دیوانه شده بودم یا به راستی عاشق ...!
بهترین آدمها زندگی همانهایی هستند کـه وقتی کنارشان میشینی چایی ات سرد میشود ودلت گرم . . .
یک عکاس مشهور نوشته بود :
یک عکس فوق العاده نتیجه فاصله مناسب عکاس از سوژه اش است
پس برای داشتن یک رابطه فوق العاده
همیشه به دنبال بهترین فاصله باشید
نه نزدیکترین فاصله ...
عشق
آدم را به جاهای ناشناخته می برد
مثلا به ایستگاه های متروک
به خلوت زنگ زده ی واگن ها
به شهری که
فقط آن را در خواب دیده...
وقتی عاشق شدی
ادامه ی این شعر را
تو خواهی نوشت!
رسول_یونان
زندگی راستین شما زمانی است که کاری برای کسی انجام دهید که توان جبران محبت شما را نداشته باشد.
بنجامین_فرانکلین
رفته ام پیوند اعضا فرم هم پر کرده ام
کل اعضایم برای خلق، قلبم مال توست
یک آهِ بی نفس، یک حبس تا سکون
یک لاله ی سیاه، یک دشتِ واژگون
انبوهِ خاطرات، در بسترِ خیال
بیدار مانده اند، در خواب بی شگون
کابوس عشقِ تو، گرگی درنده خوست
هر دم صدای مرگ، هر لحظه بوی خون
یک شامِ بی سحر، یک راهِ بی عبور
فریادِ بی صدا، یک اوجِ سرنگون
شیرینیِ نگاه، یا تلخیِ عبور
بر دوشِ چشم من، یک درد بی ستون
"پای دلم نشست، در راه عشق تو
اما تو گم شدی"، در وادیِ جنون
"آبان" حدیث عشق، شرحی مفصل است
هم کوه آتش است، هم دشت لاله گون
جواد نوری(آبان)
Meh nush
اینا همه درسته /ولی بیایم قبول کنیم خیلی خیلی سخته فراموش کردن گذشته
آبان
موافقم