عشق تو در دلم انداخت، عجب ولوله ای
نشده ست ثبت به تاریخ، چنین زلزله ای
مزه میوه ممنوعه چنان شیرین است
که من از آدم و حوا، ندارم گله ای
موی تو سلسله دولت دژخیمان است
که به هر تاب ز بنیاد کَنَد، سلسله ای
برق چشمان تو آتش زده بر خرمن دل
آه حسرت همه از پشت تو چون قافله ای
سیب حوا که تویی، کاش من آدم باشم
دگر از دوری تو، نیست مرا حوصله ای
آبان
Rima
سلام جواد عزیز
آبان
سلام بانو
آبان
روزت مبارک
Rima
مرسی مهربون