من اونجایی معنی سیاست رو فهمیدم که به عنوان رییس شورای دانش آموزی به ناظم گفتم شما طبق قانون حق ندارید دانش آموزا رو کتک بزنین
که گفت چه زرایی یاد گرفتی گمشو بیرون که میزنم چکو پوزه خودتو شوراتونو باهم میارم پایین
توی یه قسمت Chicago Med، دکتر روانپزشک به بیمار میگه: «تو علائم افسردگی داری ولی واقعیت اینه که شرایط زندگیت خیلی بده و مورد سوءاستفاده هستی، یعنی اینکه احتمالاً اگر شرایطت عوض بشه افسرده نیستی» ....و من دلم برای همهمون سوخت...
یکی از تفاوتهای بزرگ و جالب حافظ و مولانا نگاهشون به مسأله عشق بوده. حافظ در عین ستایش عشق، میگه با عشق قراره مشکلها و مصیبتها و موج خونفشان رو تجربه کنی و بهش لقب «مکتب غم» رو میده.
اما عشق در نگاه مولانا، مصیبت و غم نداره. مولانا اصلا غم رو نمیشناسه. سراسر شادی و تجربههای زیباست. هرگز بابت اینکه عاشق شده پشیمون نشده و گلهای نکرده و وقتی میگه «من بی دهان خندیدهام» این خندهها رو نتیجۀ عشق میدونه.
در نتیجۀ عشقه که میگه «تابش جان یافت دلم»
اگر خدا دختر را نمی آفرید تمام عروسک های دنیا تا همیشه یتیم می ماندند ♥¸.•**◦༄◦°˚°◦.¸¸彡彡彡彡◦༄◦°˚°◦.¸¸◦°´ *•.¸♥ من معتقدم پدر اسکلت یک بدن است
پسر پوست بدن!
مادر قلب …
دختر اما رگ وشریان هاست!
خانه بدون دختر یک چیزهایی
کم دارد که همه ی چیزند