و
۱ کاربر دیگر
بازنشر کردهاند.
🍁
میخواهم برگردم به روزهای کودکی..
آن زمانها که پدر تنها قهرمان بود
عشق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد
بالاترین نــقطهى زمین، شــانههای پـدر بــود
بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادرهای خودم بودند
تنــها دردم، زانوهای زخمـیام بودند
تنـها چیزی که میشکست، اسباببـازیهایم بـود
و معنای خداحافـظ، تا فردا بود!
و
۱ کاربر دیگر
بازنشر کردهاند.
🍁
گر تن بدهی ،دل ندهی ،کار خراب است...
چون خوردن نوشابه که در جام شراب است..
گر دل بدهی ،تن ندهی باز خراب است...
این بار نه جام است و نه نوشابه، سراب است...
اینجا به تو از عشق و وفا هیچ نگویند...
چون دغدغه ی مردم این شهر حجاب است...
تن را بدهی ،دل ندهی فرق ندارد...
یک آیه بخوانند، گناه تو ثواب است...
ای کاش که دلقک شده بودم نه که شاعر...
در کشور من ارزش انسان به نقاب است...
.
و
۱ کاربر دیگر
بازنشر کردهاند.
صداقت ...
در مقابل سیاست
دیگران سادگیست ،
و سیاست در مقابل
صداقت دیگران خیانت .
ما را از سادگی ترسانده اند!
هیچ کس نگفت سادگی چیز خوبیست
هیچ کس نگفت ساده که باشی ساده میخندی،
ساده شاد میشوی،
ساده ذوق می کنی،
ساده می بخشی
و ساده تر دل می بندی ...
جوری ما را از سادگی ترساندند،
که همه مان ناچار شدیم نقاب هایی از جنسِ
هفت خطی و سیاست، روی خودمان بکشیم
وگرنه من که می دانم همه مان شبیه به همیم؛
یک مشت آدمِ ساده و بی غَل و غش
با این تفاوت که بعضی هایمان بدجور
تویِ نقشِ نقاب هایمان فرو رفته ایم
بدجور !
و
۱ کاربر دیگر
بازنشر کردهاند.
ببخشید، سکه دارید؟
می خواهم به گذشته ها زنگ بزنم
به آن روزها به دل های بزرگ
به محل کار پدرم
به جوانی مادرم
به کوچه های کودکی
می دانم آن خاطره ها کوچ کرده اند
افسوس...!
هیچ سکه ای در هیچ گوشی تلفنی
دیگر ما را به آن روزها وصل نخواهد کرد.
ﭘﺸﺖ ﻭﯾﺘﺮﯾﻦ ﺳﺎﻋﺖ ﻓﺮﻭﺷﻲ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ
ﺳﺎﻋﺘﻬﺎ ﺭﻭ ﻛﻪ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﻴﻜﺮﺩﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﻫﯿﭻ ﺳﺎﻋﺘﯽ ﺑﻪ ﻗﺸﻨﮕﯽ
ﺳﺎﻋﺘﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺭ ﻫﻢ ﻫﺴﺘﯿﻢ،
ﻧﯿﺴﺖ...
👈زمان زیادی گذشت ....
_فهميدم هميشه اونى كه ميخواى نميشه...!
_فهميدم هركسى كه باهاته الزاماً "دوستت" نيست!
_غرور بزرگ ترين دشمنه...
_خدا بهترين دوسته ...
_خانواده بزرگ ترين شانسه ...
_سلامتى بالاترين ثروته...
_اسايش بهترين نعمته ...
_فهميدم" رفتن" هميشه از روى نفرت نيست ...
_هركى زبونش نرمه دلش گرم نيست...
_هركى اخلاقش تنده،جنسش سخت نيست!
_هركى ميخنده، بدون درد و غم نيست!
_ظاهر دليلى بر باطن نيست...
_فهميدم كسى موظف به اروم كردنت نيست...
_فهميدم بحث كردن با خيليا اشتباهه محضه...
_گاهی اوقات صمیمی ترین کست میشه غریبه ترین ادم
سرنوشت ننوشت ، گر نوشت بد نوشت
سرنوشت را نمیتوان از سر ، نوشت
کاش می شد سرنوشت خویش را از سرنوشت
کاش می شد اندکی تاریخ را بهتر نوشت
کاش می شد پشت پا زد بر تمام زندگی
داستان عمر خود را گونه ای دیگر نوشت
.
قیصر امین پور چه زیبا گفت :
مگر ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺨﺮﯾﺐ ﺭﻭﺡ ﻭ ﻗﻠﺐ ﻭ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻭ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﯾﮏ ﺍﻧﺴﺎﻥ، ﺗﻨﻬﺎ ﯾﮏ کﻠﻤﻪ ﺑﮕﻮﯾﯿﻢ :
"ببخشید"
ﻣﮕﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻋﻤﺮﯼ ﺭﺍ ﻫﺪﺭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﺎﺯﻫﻢ ﮔﻔﺖ:
" ﺟﺒﺮﺍﻥ ﻣﯿﮑﻨﻢ "
مگر ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻏﺮﻭﺭ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺟﻠﻮﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺧﺮﺩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﯾﮏ ﮐﻠﻤﻪ ی " ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ " ﻏﺮﻭﺭ له ﺷﺪﻩ ﺍﺵ ﺭﺍ ﭘﯿﻮﻧﺪ ﺑﺰﻧﯽ !!؟؟
مگر ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﮐﺴﯽ ﺯﻭﺩ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﮐﺮﺩ ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺧﻮﺩ ﻣﯿﺸﻮﯼ ﺑﮕﻮﺋﯽ " ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ "
با ﮔﻔﺘﻦ ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ : ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﮐﺮﺩ؟
چه ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺑﺨﺸﯿﺪ؟
گاهی ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﻧﯿﺴﺖ ....
کاری ﮐﻪ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﺍﻧﺪﮐﯽ ﻣﺮﻫﻢ ﺩﺭﺩ ﺑﺎﺷﺪ، نیست.
گذﺷﺖ ﻫﻢ ﺟﺎﯾﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ ،
ﻭﻗﺘﯽ ﺁﮔﺎﻫﺎﻧﻪ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﻢ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﮐﺸﺘﺎﺭ ﻫﻮﯾﺖ ﻭ
ﺷﺨﺼﯿﺖ ﮐﺴﯽ ﻣﯿﺰﻧﯿﻢ ....
انتظار ﺑﺨﺸﺶ ﻫﻢ ﻧﺎﺑﺠﺎﺳﺖ ....
شخصیت ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﺎ ﮔﻔﺘﻦ ﺗﻮﻫﯿﻦ ﺑﻪ ﺁﺷﻮﺏ ﮐﺸﯿﺪﯼ ، ﺑﺎ ﮔﻔﺘﻦ ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﺁﺭﺍﻡ نمی ﺷﻮﺩ ...
آدمها را بفهمید، دل،آلزایمر نمی گیرد
انقدر حرص دور بودن و نرسیدن و نشدنش رو نخورید!
یه جمله ای تو کتاب ماندگار بود که میگفت:
"انسانها به هر جای دنیا که
بروند در آخر به همان جایی
برمیگردند که به آن تعلق دارند؛
به همان شهر، به همان خانه
به همان قلب و به همان آغوش!"
خلاصه که تهش قشنگه.
من مسلمان شدهی مذهب چشمی هستم
که درآن عاطفه با عشق و جنون توام شد
چرا همیشه میگویند . . .
سکوت نشانه ی رضایت است
چرا نمی گویند :
نشانه ی دردیست عظیم ،
که لب ها رابه هم دوخته است...!!!
چرا نمی گویند :
نشانه ی ناتوانی گفتار ،
از بیان سنگینی رفتار افراد است...!!!
چرا نمی گویند :
نشانه ی دلی شکسته است که
نمیخواهد با باز شدن لب ها از همدیگر
صدای شکسته شدنش را
نامحرمان متوجه شوند...
پس سکوت همیشه نشانه ی رضایت نیست...
سکوت سر شار از ناگفتنی هاست
آری از پشت کوه آمده ام ...!
چه می دانستم اينور کوه بايد برای ثروت، حرام خورد ... برای عشق، خيانت کرد ... برای خوب ديده شدن، ديگری را بد نشان داد ... و برای به عرش رسيدن، بايد ديگري را به فرش کشاند ...!
وقتی هم با تمام سادگی دليلش را می پرسم ، می گويند : " از پشت کوه آمدهای ...! "
ترجيح می دهم به پشت کوه برگردم و تنها دغدغهام سالم بازگرداندن گوسفندان از دست گرگها باشد تا اينکه اينورِ کوه باشم و گرگوار ، انسانیت را بدَرَم ...!
ﺳﺎﻝ ﻫﺎ ﮔﺬﺷﺖ ﺗﺎ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ👌
ﻏﺮﻭﺭ ﺑﺪﺗﺮﯾﻦ ﺩﺷﻤﻦ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ
ﺗﻨﺪﺭﺳﺘﯽ ﺑﺎﺍﺭﺯﺵ ﺗﺮﯾﻦ ﺩﺍﺭﺍﯾﯽ ﺍﺳﺖ
ﺑﯽ ﺗﻔﺎﻭﺗﯽ ﺩﺭﺩﻧﺎﮎ ﺗﺮﯾﻦ ﺍﻧﺘﻘﺎﻡ ﺍﺳﺖ
ﺁﺳﺎﯾﺶ ﻭ ﺁﺭﺍﻣﺶ، ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻧﻌﻤﺖ ﺍﺳﺖ
ﻫﺮﮐﺴﯽ ﻣﯽ ﺧﻨﺪﺩ ﺑﺪﻭﻥ ﻏﻢ ﻭ ﺩﺭﺩ ﻧﯿﺴﺖ
ﻫﺮﮐﺴﯽ ﺯﺑﺎﻧﺶ ﻧﺮﻡ ﺍﺳﺖ، ﺩﻟﺶ ﮔﺮﻡ ﻧﯿﺴﺖ
ﻫﺮﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺗﻮﺳﺖ، ﻟﺰﻭﻣﺄ ﺩﻭﺳﺖ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺖ .
ﻫﺮﮐﺴﯽ ﺍﺧﻼﻗﺶ ﺗﻨﺪ ﺍﺳﺖ، ﺟﻨﺴﺶ ﺳﺨﺖ ﻧﯿﺴﺖ
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺩﻭﺳﺖ ﺗﻮﺳﺖ
ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ :
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻇﺎﻫﺮ ﻣﻌﺮّﻑ ﺑﺎﻃﻦ ﻧﯿﺴﺖ
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺭﻓﺘﻦ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﻧﻔﺮﺕ ﻧﯿﺴﺖ
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻧﻤﯽ ﺍﻓﺘﺪ
ﮔﺎﻫﯽ ﻭﻗﺖ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺍﻭﺝ ﺷﻠﻮﻏﯽ، ﺗﻨﻬﺎﺗﺮﯾﻦ ﻫﺴتی
مادربزرگم میگفت :
هر افتادنی بلندشدنی دارد،
میگفت از اسب افتادن که
مهم نیست
آدمیزاد نباید از اصل بیافتد...
خدابیامرز’ نمیدانست
آدم نباید از چشم بیافتد!
از چشم که بیافتی نه بلند شدنی
در کار است و نه اصلی
که معتبرت کند...
بی حساب و کتاب خرج بشه خرابی
به بار میاره
حتی معرفت