آقای قاضی
هیچ میدونین یه آدم میتونه شما رو دوست داشته باشه ولی همیشه حوصلهتون رو نداشته باشه؟
نخواد بیست و چهار ساعته با شما وقت بگذرونه و گاهی بخواد تنها باشه؟
ادمهارو به جرم دوست داشتنتون خفه نکنین!
آقای قاضی
در زندگی گاه و بیگاه لحظاتی از راه میرسه که برای حفظ چیزی و یا ادامه دادنش باید یک دقیقه بیشتر صبور باشی، یک دقیقه بیشتر ساکت بمونی، و یا یک دقیقه دیرتر عصبانی بشی، مسخرهست اما گاهی به شکل ناجوانمردانهای همهی نجات یا ویرانی بسته به همون یک دقیقهست، و ممکنه حکمتی که میگن همین باشه، رسیدن به قدرتی که همیشه و هرجا و در هر آستانهای، بتونی فقط یک دقیقهی دیگه هم تحمل کنی.
آقای قاضی
این ساده لوحی که می بینی
سال ها خیال می کرد
آدم ها با حرف بچه دار می شوند
با فاصله می خوابند
و آغوش فقط
محض احوال پرسی ست
و دست دادن
فعل ساده ی یک خوش و بش
بین مرد و مرد است
بین زن و زن.
ما از عشق تنها
تنهایی اش را دیدیم.
علاقه هایی که ابراز در آن مخفی شد.
ما مجاز به گذشتن از خیال هم نیز نبودیم.
نخند
تقصیر نداریم
سال ها
به ما عقب مانده هایی که می بینی
یاد داده بودند
حین تماشای فیلم های عاشقانه
بوسه را جلو بزنیم.
آقای قاضی
هیچ وقت نگران رازهایی که با من در میان گذاشته ای نباش
هیچ وقت از چیزهایی که من از تو میدانم نترس.
من آنقدر انسان هستم که آن هارا جایی فاش نکنم
حتی زمانی که جای تیزی خنجرت در سینه ام می سوزد.
آقای قاضی
کاش چشم هایت نمی دید
به من می گفتی
آقا ببخشید
کمکم می کنید آن سوی خیابان بروم؟
من هم از خدا خواسته
با کمال میل
دستت را می گرفتم و هر بار می پرسیدی،
چه شد ؟نرسیدیم؟
به دروغ هم که شده می گفتم نه
کم مانده
کاش آن قدر ادامه می دادمت
ادامه می دادمت که آهسته و آرام
پی می بردی
مردی شبیه این خیابان زشت
سال ها با تو مختصر
عرضی داشت...
آقای قاضی
آلبومی قدیمی ام،
در زیرزمین خانه ای کلنگی
که واحدهایش را پیش فروش کرده اند.
در انتظار دستی جامانده در اعماق
که شاید آجرها نمی گذارند
خاطره ای فروریخته را ورق بزند
نجاتم بده!
در من هنوز لبخندی هست
که می تواند چیزی یادت بیاورد...
❀
سلام آقا قاسم دوست خوب و بزرگوار
حال شما خوبه؟ پا و زانوتون چطوره؟
روبراهید؟
GHASEM
سلام بهار خانم عزیز ممنونم . خدا رو شکر بهترم . و مشغول . شما چطورین خوبن انشالله