در میان اشک‌ها، پرسیدمش:
«خوش‌ترین لبخند چیست؟»
شعله‌ای در چشم تاریکش شکفت،
جوش خون در گونه‌اش آتش فشاند، گفت:
ـ «لبخندی که عشق سربلند وقت مُردن بر لبِ مردان نشاند!»
من زجا برخاستم،
بوسیدمش.

هوشنگ ابتهاج

🦋