یکی بود که هر روز هدیه میداد
یکی هم بود که هر روز سیلی میزد
یه روز یکی هدیه نداد
اون یکی سیلی نزد
اون که هدیه میداد شد بد
چون امروز بهش هدیه نداد
اونی که سیلی میزد شد خوب
که دمش گرم نزد
حکایت خیلی از آدم های امروزی هست
ادمایی که با ذات خوب و بد دارن
ادمایی که ذات خوب دارن
مثل گندم هستن
اگه زیر خروار ها خاک هم که بره
باز پر بار تر رشد و نمو میکنه
اگه زیر سنگ بره آرد میشه و پر بارتر
اگه به آتش کشیده بشه
نون میشه و مطلوب تر
اما امان از ذات بد و بخیل و حسود
اینجور ادما حتی اگه بزرگترین
محبت رو کنی و واسه اونا بزرگترین
فدا کآری رو هم کنی باز هم طلبکار هستن
مثل همون اگه کسی واسه کسیه
هدیه بیاره سیلی نمیخوره
اما اگه هدیه نیاره
هر روز سیلی میخوره
چنین ادمایی هر کاری
که کنی باز نمیتونی اونا
رو تغییر بدی
ممکنه از هر زاویه ای به تو صدمه بزنن

بازنشر