امروز بیرون بودیم بعد یه اتوبوس بچه مدرسه ای اورده بودن اردو
،یدونه دقیقا گربه ی نارنجی بود ، خیلی دستی بود 🥺 همش میومد میچسبید بهت 🥺
دختر بچهه گرفت گربه رو بغل کرد
مدیرشون دید از کجااا داد زد گفت مسعووووووودی
فردا بااین لباسا نمیای مدرسه هااا، میری میشوری همه جاتو
خب راس میگه دیگه مسعوووودی چرا همچین میکنی عاخه
منم اون روز چن تا بچه پنج شیش ساله دیدم یه دونه بچه گربه گذاشته بودن تو لباسشون هی پاس میدادن ب اون یکی میذاشت توی پیرهنش وای
حالم داشت بد میشد مصی توی لباس عاخه
عصری رفته بودم عابربانک، تنها بودم. یه توله سگ اونجا بود نمیدونم دستی بود گرسنه بود مریض بود چش بود😂 هرکی از راه میرسید میرف سمتش، وای تصور کن قیافه من وقتی اومد سمتم
یه آقایی اونجا بود رفتم پشتش واستادم😂😂😂گفتم توروخدا😂😂 ردش کرد رف.
رفتم پول بگیرم باز سگه داشت میومد
باز اون آقاهه ااومد پشتم واستاد ، وقتی رفتم رف😂😂
جون ب لب شدم بقران
بعضیا واقعا نمیترسن
من میتونم بهشون دست بزنم یا نزدیکشون بشم اما به هیچ عنوان بغلم نمیتونم بگیرم
چون گوشت و پوست تنشون یجوریه ، چندشم میشه
حالا ببین مرده چقدر بهت خندیده
ولی دمش گرم خوشم اومد ازش
Mostafa
پشمک
MASOUMEH
پشمک
اخ خدا پشمک نارنجی
❀
حنا
MASOUMEH
ای جون عسلم
❀
MASOUMEH
3
نارنجک
✥نِـــگـاٰہِ آبـــْـــــــے✥
همون نارنجی
MASOUMEH
دوس دارم بزنم تو گوش گربه ها از علاقه ی زیاد بهشون
✥نِـــگـاٰہِ آبـــْـــــــے✥
چقد برعکس منی
خعلی ترسناکن
MASOUMEH
امروز بیرون بودیم بعد یه اتوبوس بچه مدرسه ای اورده بودن اردو
،یدونه دقیقا گربه ی نارنجی بود ، خیلی دستی بود 🥺 همش میومد میچسبید بهت 🥺
دختر بچهه گرفت گربه رو بغل کرد
مدیرشون دید از کجااا داد زد گفت مسعووووووودی
فردا بااین لباسا نمیای مدرسه هااا، میری میشوری همه جاتو
✥نِـــگـاٰہِ آبـــْـــــــے✥
خب راس میگه دیگه مسعوووودی چرا همچین میکنی عاخه
منم اون روز چن تا بچه پنج شیش ساله دیدم یه دونه بچه گربه گذاشته بودن تو لباسشون هی پاس میدادن ب اون یکی میذاشت توی پیرهنش وای
حالم داشت بد میشد مصی توی لباس عاخه
✥نِـــگـاٰہِ آبـــْـــــــے✥
عصری رفته بودم عابربانک، تنها بودم. یه توله سگ اونجا بود نمیدونم دستی بود گرسنه بود مریض بود چش بود😂 هرکی از راه میرسید میرف سمتش، وای تصور کن قیافه من وقتی اومد سمتم
یه آقایی اونجا بود رفتم پشتش واستادم😂😂😂گفتم توروخدا😂😂 ردش کرد رف.
رفتم پول بگیرم باز سگه داشت میومد
باز اون آقاهه ااومد پشتم واستاد ، وقتی رفتم رف😂😂
جون ب لب شدم بقران
MASOUMEH
بعضیا واقعا نمیترسن
من میتونم بهشون دست بزنم یا نزدیکشون بشم اما به هیچ عنوان بغلم نمیتونم بگیرم
چون گوشت و پوست تنشون یجوریه ، چندشم میشه
حالا ببین مرده چقدر بهت خندیده
ولی دمش گرم خوشم اومد ازش
✥نِـــگـاٰہِ آبـــْـــــــے✥
ارع چندشن
هاا ولی بظاهر جدی بود . مثه جنتلمنـا 😂😂
MASOUMEH
خدا از این آدما زیاد کنه
✥نِـــگـاٰہِ آبـــْـــــــے✥
دیوونه
MASOUMEH
والا
✥نِـــگـاٰہِ آبـــْـــــــے✥
الهی امین🤣🤣
MASOUMEH
ramin
اشی مشی