شبیه اون بچه تخسی شدم که میخوره زمین و بلند میشه میگه دردم نیومد و با زانوی خونیش به راهش ادامه میده، اما ته دلش یکیو میخواد که بره تو بغلش و بخاطر زانوهای خونیش بلند بلند گریه کنه... 🖤

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.