دلتنگم ….
لبخند دروغڪے چرا ….؟
خوب نیستم . . .
مثل قرصے ڪه نیمه شب ، بدون آب گیر می‌ڪند.
گیر ڪرده‌ام در گلوے زندگے . . .!
ڪاش می‌توانستم راحت حرف بزنم . . .
چیزے بگویم از دلتنگی
میان آدم‌هاے این روزگار
فقط می‌گویم دلتنگم
این سڪوت را دوست دارم
لال بودن را ترجیح میدهم ،
وقتے ڪسے نیست عمق درد پنهان شده در حرفهایم
را حس ڪند. . .

بازنشر