عهدی بُد و دوری که مرا صبر و دلی بود
آن عهد به پای آمد و آن دور به سر شد

در حسرت روزی که شود وصل تو روزی
روزم همه تاریک بر امید مگر شد

بد بود مرا حال بر آن شکر نکردم
تا لاجرم آن حال که بد بود بتر شد

/
( خاقانی )
/



... !/

هان ای دل خاقانی، خرسند همی باش
بر هرچه خداوند قلم راند و قدَر شد...

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.