دلت که بگیرد
در انزوای تنهایی خود در هم تنیده میشوی و هزاران بار
در درونت فریاد میشوی
دلت که بگیرد
در لابه لای پستویِ دلتنگی ات و
در امتدادِ خطِّ ممتدِ درد
پر از سکوت میشوی
دلت که بگیرد ، باید یکی باشد که
با او دل به جاده ها سپرد و
قدم ها را شماره کرد
دلت که بگیرد ، باید یکی باشد که
جادّه های مه گرفته را با او به سر کنی و ستاره ها را با او شماره کنی
و وقت خستگی ات او را ببوسی و
ببوئی و محکم بغلش کنی
زندگی سرشار از لحظه های دلتنگی و نبودن هاست
قدر لحظه های با هم بودنمان را
بیشتر بدانیم