اگر دوزخ مرا بخشند،
هرگز هیچ عاشق را نسوزم
از بهر آنکه عشق
خود اورا صد بار سوخته است.
  • m

    هرکه دراین بزم مقرب تر است
    جام بلا بیشترش می دهند

  • برکه


    ممنون از همتون دوستان

  • آرش ( گروه لاله های سرخ )

    🌃 یک شب پر از آرامش
    🔸یک دل شاد و بی غصه
    🔹یک زندگی آروم و عاشقانه
    🔸و یک دعای خیر از ته دل
    🔹 نصیب لحظه هاتون
    🔸تو این شب سرد زمستانی
    🔹خونه دلتون گرم
    🔸دل‌ نگرانیهایتان به در
    🔹و شبتون سرشار از نگاه خدا …

  • ❤آریـAriaــــــــا❤

    🌸امروزتان زیبـا و بروفق مـراد
    🌿یک سـلام گرم
    🌸با عطرگلهـای زیبا
    🌿و به لطافت لبخند خدا
    🌸برایتان آورده ام
    🌿تا روزتان بخیر و
    🌸دلتان شـاد و زندگیتان
    🌿هرلحظه زیباتردشود
    🌸 آخرهفته تون بخیرونیکی
    🌿و طاعاتتون قبول درگاه حق🌸

  • Cina parsa

    ببخشید خیلی زیباست ولی به گمانم شعاری بیش نیست .. خلص و تمت

  • برکه

    شعار که نه اما قطعا اغراق آمیزه

  • ❤آریـAriaــــــــا❤

    👬دو دوست با پای پياده از جاده ای در بيابان عبور ميکردند. بين راه سر موضوعی اختلاف پيدا کردند و به مشاجره پرداختند. يکی از آنها از سر خشم بر چهره ديگری سيلی زد. دوستی که سيلی خورده بود سخت آزرده شد ولی بدون آنکه چيزی بگويد، روی شنهای بيابان نوشت:

    ✨امروز بهترين دوست من بر چهره ام سيلی زد✨

    👬آن دو کنار يکديگر به راه خود ادامه دادند تا به يک آبادی رسيدند.
    تصميم گرفتند قدری آنجا بمانند و كنار برکه آب استراحت کنند. ناگهان شخصی که سيلی خورده بود لغزيد و در آب افتاد. نزديک بود غرق شود که دوستش به کمکش شتافت و او را نجات داد.
    بعد از آنکه از غرق شدن نجات يافت بر روی صخره ای سنگی اين جمله را حک کرد:

    ✨امروز بهترين دوستم جان مرا نجات داد✨

    دوستش با تعجب پرسيد بعد از آنکه من با سيلی ترا آزردم تو آن جمله را روی شنهای بيابان نوشتی ولی حالا اين جمله را روی تخته سنگ نصب ميکنی⁉️

    لبخند زد و گفت:

    🔔وقتی کسی ما را آزار ميدهد بايد روی شنهای صحرا بنويسيم تا بادهای بخشش آن را پاک کنند
    ولی وقتی کسی محبتی در حق ما ميکند بايد آن را روی سنگ حک کنيم تا هيچ بادی نتواند آن را از يادها ببرد...

    🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃🌸

  • ❤آریـAriaــــــــا❤

    👬دو دوست با پای پياده از جاده ای در بيابان عبور ميکردند. بين راه سر موضوعی اختلاف پيدا کردند و به مشاجره پرداختند. يکی از آنها از سر خشم بر چهره ديگری سيلی زد. دوستی که سيلی خورده بود سخت آزرده شد ولی بدون آنکه چيزی بگويد، روی شنهای بيابان نوشت:

    ✨امروز بهترين دوست من بر چهره ام سيلی زد✨

    👬آن دو کنار يکديگر به راه خود ادامه دادند تا به يک آبادی رسيدند.
    تصميم گرفتند قدری آنجا بمانند و كنار برکه آب استراحت کنند. ناگهان شخصی که سيلی خورده بود لغزيد و در آب افتاد. نزديک بود غرق شود که دوستش به کمکش شتافت و او را نجات داد.
    بعد از آنکه از غرق شدن نجات يافت بر روی صخره ای سنگی اين جمله را حک کرد:

    ✨امروز بهترين دوستم جان مرا نجات داد✨

    دوستش با تعجب پرسيد بعد از آنکه من با سيلی ترا آزردم تو آن جمله را روی شنهای بيابان نوشتی ولی حالا اين جمله را روی تخته سنگ نصب ميکنی⁉️

    لبخند زد و گفت:

    🔔وقتی کسی ما را آزار ميدهد بايد روی شنهای صحرا بنويسيم تا بادهای بخشش آن را پاک کنند
    ولی وقتی کسی محبتی در حق ما ميکند بايد آن را روی سنگ حک کنيم تا هيچ بادی نتواند آن را از يادها ببرد...

    🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃🌸

  • برکه

    عالی بود آریا خان

پسند

بازنشر