در طی بعضی طوفان های زندگی
کم کم " یاد می گیری" که نباید
توقعی داشته باشی مگر
از خودت...
متوجه می شوی بعضی ها را
"هر چند" نزدیک نباید باور کرد
متوجه می شوی روی بعضی ها
"هر چند "صمیمی نبایدحساب کرد...
می فهمی بعضی ها را "هرچند"
آشنا نمی توان شناخت...
چرا که گاهی انسانها از آنچه
دوست داشته باشد سخن
می گویند...نه آنچه هستند...
و این اصلا "تلخ"نیست
شکست نیست...
آگاه شدن نام دارد...
ممکن است در حین آگاه شدن
درد بکشی...
این آگاهی دردناک است
اما...
تلخ هرگز...
خیمه ماه محرم زده شد بر دل ما
باز نام تو شده زینت هر محفل ما
جز غم عشق تو ما را نبود سودایی
عشق سوزان تو آغشته به آب و گل ما
سلام، طاعات و عبادات قبول حق باشه انشاالله..
با آب طلا نام "حسین "قاب کنید
با نام حسین یادی از آب کنید
خواهید مه سربلند و جاوید شوید
تا آخر عمر تکیه بر ارباب کنید
عالی اقامحمود...
سلام.. ممنونم ازشماهم قبول حق..