reza

روزی کسی به خیام که دوران کهنسالی را پشت سر می گذاشت گفت: شما به یاد دارید دقیقا پدر بزرگ من چه زمانی درگذشت؟خیام پرسید: این پرسش برای چیست؟
آن جوان گفت: من تاریخ درگذشت همه خویشانم را بدست آورده ام و می خواهم روز وفات آنها بروم گورستان و برایشان دعا کنم و خیرات دهم و...خیام خندید و گفت:
آدم بدبختی هستی / خداوند تو را فرستاده تا شادی بیافرینی و دست زندگان و مستمندان را بگیری تا نمیرند تو به دنبال مردگانت هستی...بعد پشتش را به او کرد و گفت مرا با مرده پرستان کاری نیست
و از او دور شد.همه ی ما باید ارزش زندگی را بدانیم و برای شـادی هم بکوشیم.....

می‌گویند شخصی سر کلاس ریاضی خوابش برد. وقتی که زنگ را زدند بیدار شد، با عجله دو مسأله را که روی تخته سیاه نوشته بود یادداشت کرد و به خیال اینکه استاد آنها را به عنوان تکلیف منزل داده است به منزل برد و تمام آن روز و آن شب برای حل آنها فکر کرد. هیچ یک را نتوانست حل کند، اما تمام آن هفته دست از کوشش بر نداشت. سرانجام یکی را حل کرد و به کلاس آورد. استاد به کلی مبهوت شد زیرا آنها را به عنوان دو نمونه از مسائل غیرقابل حل ریاضی داده بود.

اگر این دانشجو این موضوع را می‌دانست احتمالاً آنرا حل نمی‌کرد ولی چون به خود تلقین نکرده بود که مسأله غیرقابل حل است، فکر می‌کرد باید حتماً آن مسأله را حل کند و سرانجام راهی برای حل مسأله یافت.

جوانی با دوچرخه اش به پیرزنی برخورد کرد،به جای عذرخواهی و کمک کردن به پیرزن شروع کرد به خندیدن و مسخره کردن، سپس راهش را ادامه داد و رفت، پیرزن صدایش زد و گفت: چیزی از تو افتاده است، جوان به سرعت برگشت و شروع به جستجو نمود، پیرزن به او گفت:
مروت و مردانگی ات به زمین افتاد، هرگز آن را نخواهی یافت!
"زندگی اگر خالی از ادب و احساس و احترام و اخلاق باشد، هیچ ارزشی ندارد"
زندگی حکایت قدیمی کوهستان است!صدا می کنی و می شنوی،
پس به نیکی صدا کن تا به نیکی به تو پاسخ دهد ...

ﺍﺯ فردی ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ :
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ دعا ﺑﻪ درگاه ﺧﺪﺍوند ،
ﭼﻪ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﯼ ؟

ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ : ﻫﻴﭻ .
ﺍﻣﺎ ، ﺑﻌﻀﯽ ﭼﯿﺰﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻡ ..
ﺧﺸﻢ ، ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ، ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ، ﺍﻓﺴﺮﺩﮔﯽ ،
ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻋﺪﻡ ﺍﻣﻨﯿﺖ ، ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﭘﯿﺮﯼ ﻭ ﻣﺮﮒ .

ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺣﺎلمان ﺧﻮﺏ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮔﺎﻫﯽ با ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻧﻬﺎ ،
خیال ﺁﺳﻮﺩﻩ تری داریم..

به بهلول گفتند تقـوا را توصیف کن گفت: اگر در زمینی که پُر از خار و خاشاک بود مجـبور به گذر شوید چه میک‌نید؟ گفتند: پیوسته مواظب‌ هستیم و با احتـیاط راه می رویم تا خود را حفـظ ڪنیم...

بهـلول گفت در دنیا نیز چنین کنید تقوا همین است از گـناهان کوچک و بزرگ پرهیز ڪنید و هــــیچ گناهی را ڪوچڪ مشمارید کوهها با آن عظمت و بزرگی از سنگهای ڪوچڪ درست شـده اند

مردی به نزد حلوا فروشی رفت و گفت: مقداری حلوای نسيه به من بده
حلوا فروش قدری حلوا برايش در کفه ترازو گذاشت و گفت :
امتحان کن ببين خوب است يا نه. مرد گفت:روزه ام، باشد موقع افطار
حلوا فروش گفت: هنوز ۱۰ روز به ماه رمضان مانده ؛
چطور است که حالا روزه گرفته ای .مرد گفت:
قضای روزه پارسال است.

حلوا فروش حلوايش را از کفه ترازو برداشت و گفت :
تو قرض خدا را به يک سال بعد می اندازی
قرض من را به اين زودی ها نخواهی داد .
من به تو حلوا نمی دهم...!

خیلیها می خواهند

اول به آسایش و خوشبختی و آرامش برسند

بعد به زندگی لبخند بزنند.

ولی نمی‌دانند تا به زندگی لبخند نزنند؛

به آسایش و خوشبختی و آرامش نمیرسند…

به تعداد شبها

روز وجود دارد

و طول شب و روز هم

در چرخه یک سال مساوی ست!

حتی سعادتمند‌ترین زندگی‌ ها هم

نمی تواند بدون کمی تاریکی سپری شود

و کلمه ی شادی اگـر با اندوه به تعادل نرسد

بی معنی خواهد بود.

پس نگران اندوه و غمت نباش

چون کاملا طبیعی

و البته گذراست . . .!!

زندگیت رنگی می شود

وقتی که تو

شادی را در قلب دیگران نقاشی کنی…

خوشبختی زمانی است که

آنچه فکر می کنید،

آنچه می گویید

و آنچه انجام می دهید

با هم هماهنگ باشند.

جواني، كاري بـه سال و ماه ندارد، مهم اين اسـت كه انسان زنده دل و پرنشاط باشد. ممكن اسـت موي شـما سفيد باشد، اما مانند پسربچه ها بينديشيد.

دو اشتباه بسيار بزرگ يکي اين اسـت
کـه قبل از موعد اقدام بـه عمل کنيم و ديگري اين اسـت کـه
فرصت مناسب را از دست بدهيم .

كسی كه دارای عزمی راسخ اسـت، جهان را مطابق میل خویش عوض می كند. «گوته»

زندگی حد فاصل بین B و D است

(‌تولد : birth و مرگ : death)

ولی بین B و D یک حرف دیگر یعنی C هم هست

(انتخاب : choice)

انتخاب‌ های ما مهمترین بخش زندگی ماست

در انتخاب‌ ها یمان دقت کنیم …

زندگی ما در دست خداست و هر وقت او بخواهد ما را وارد جهان می کند

و هر زمان که مایل باشد از این جهان می برد؛

و به ما نه اختیار داده شده که به این جهان بیاییم نه از اینجا برویم.