زندگی همچون یک دوچرخه سواری است، برای آن که توازن خود را در آن حفظ کنی، باید همچنان به حرکت و رکاب زدن ادامه دهی …
در زندگی جنبهای شگفت انگیز زیادی وجود دارد که هر یک از آنها میتواند برای خلق لحظههای بینظیر، کافی باشند. تنها فکر کردن به این لحظهها، شادی زندگی را به رگهایمان تزریق میکند.
فرقی نمیکند ۲۰ساله هستید یا ۸۰ساله؛ هرکس آموختن را متوقف کند پیر خواهد شد. هرکس پیوسته بیاموزد، جوان خواهد ماند. مهمترین چیز در زندگی، جوان نگهداشتن ذهن است.
– هنری فورد
مأموریت من در زندگی صرفا تلاشی برای زندهماندن نیست، بلکه هدفم کامیابی و موفقیت است و این کامیابی و موفقیت بهدست نمیآید مگر با شوق و شفقت، کمی شوخ طبعی و داشتن سبْک و سیاق خود در زندگی.
– مایا آنجلو
زندگی کشف خود نیست، ساختن خود است.
– جرج برناردشاو
بیشتر وقتها از قدرت لبخندی ساده، نوازشی ملایم، حرفی محبتآمیز، گوشی شنوا، تمجیدی صادقانه یا توجهی کوچک غافلیم. تمام اینها ظرفیت تغییر و توسعهی زندگی ما را دارند.
– لیو بوسکالیا
روزی خلیفه از محلی می گذشت، دید که بهلول، زمین را با چوبی اندازه میگیرد.
پرسید: چه میکنی؟
گفت: میخواهم دنیا را تقسیم کنم تا ببینم به ما چهقدر میرسد و به شما چهقدر؟ هر چه سعی میکنم، میبینم که به من بیشتر از دو ذارع (حدود یک متر) نمیرسد و به تو هم بیشتر از این مقدار نمیرسد.
روزی بهلول در حمام مشغول استحمام بود که ناگاه هارون الرشید و جمعی از یارانش وارد حمام شدند و چشم هارون الرشید به بهلول افتاد و از بهلول پرسید که اگر بخواهی من را بخری به چه قیمت میارزم؟!
بهلول گفت: پنجاه دینار.
هارون الرشید برآشفت و گفت: نادان پنجاه دینار که فقط لُنگ من میارزد.
بهلول نیز در جوابش گفت: من هم فقط لُنگتان را قیمت کردم وگرنه خود خلیفه که ارزشی ندارد.
۲جا اصلا تصمیم نگیر!
1⃣,1⃣ زمانیکه خیلی خوشحال هستی
2⃣,2⃣ زمانیکه خیلی ناراحت یا عصبانی هستی
:توی این زمانها، چون تصمیماتتون از دریچه هیجان و احساساته، تصمیم درستی نمیگیرید. چه حرفهایی که موقع خوشحالی زده میشه و بهش عمل نمیشه و چه حرفهایی که توی ناراحتی و غم و عصبانیت زده میشه و پشیمونی و حسرت به دنبال داره...
:: پس زمانیکه خُلقتون خیلی بالا یا خیلی پایین هست، تصمیم نگیرید که بعدش یا نمیتونید اون انتظار رو برطرف کنید یا باعث میشه در نهایت حسرت بخورید.***
بزرگترین "شادی زندگی"
در گروِ شرایطی نیست
که در آن قرار گرفتهایم،
بلکه این شادی نتیجهی
"وجدان بیدار" ، سلامتی،
کار و زندگی و آزادیِ
جاری در تمام آن
چیزهایی است که
بر ما میگذارد.....
♡ توماس جفرسون ♡
حمام رفتن بهلول
روزی بهلول به حمام رفت ولی خدمه حمام به او بیاعتنایی نمودند و آن قسم که دلخواه بهلول بود او را کیسه ننمودند. با این حال وقت خروج از حمام بهلول ده دینار که همراه داشت را به استاد حمام داد و کارگران چون این بذل و بخشش را دیدند همگی پشیمان شدند که چرا نسبت به او بی اعتنایی کردند.
بهلول باز هفته دیگر به حمام رفت و این دفعه تمام کارگران با کمال احترام او را شست و شو نموده و مواظبت بسیار نمودند؛ ولی با این همه سعی و کوشش کارگران، موقع خروج از حمام بهلول فقط یک دینار به آنها داد.
حمامیها متغیر گردیده پرسیدند: سبب بخشش بیجهت هفته قبل و رفتار امروزت چیست؟
بهلول گفت: مزد امروز حمام را هفته قبل که حمام آمده پرداخت نمودم و مزد آن روز حمام را امروز میپردازم تا شماها ادب شوید و رعایت مشتریهای خود را بنمایید.
بهلول و جمع خرها
روزی بهلول، پیش خلیفه هارون الرشید نشسته بود. جمع زیادی از بزرگان خدمت خلیفه بودند. طبق معمول، خلیفه هوس کرد سر به سر بهلول بگذارد. در این هنگام صدای شیهه اسبی از اصطبل خلیفه بلند شد.
خلیفه به مسخره به بهلول گفت: برو ببین این حیوان چه میگوید، گویا با تو کار دارد.
بهلول رفت و برگشت و گفت: این حیوان میگوید مرد حسابی حیف از تو نیست با این خرها نشستهای. زودتر از این مجلس بیرون برو. ممکن است که خریت آنها در تو اثر کند.
اگر به خطا رفتي، از برگشتن واهمه نداشته باش . كنفسيوس
اطفال بيشتر به دستور و سرمشق محتاجند تا انتقاد و عيب جويي. كنفسيوس
ثروت و افتخاری که از راه نامشروع به دست آمده مانند ابری زودگذر است.*کنفوسیوس