بعضی چیزها...
بعضی چیزها ی ساده و بی جان هستند،
که همیشه جان تازه ای به زندگی ات می دهند و
دلت را هوایی می کنند.
چیزی به سادگی یک حیاط آجری با یک حوض کاشی
فیروزه ای پر از ماهی قرمز در وسطش.
با یکی دو باغچه ی سر سبز و پر درخت در
اطرافش با پنجره های چوبی و پشت دری های سفید.
یک تخت چوبی گوشه ی حیاط و فرش کهنه ی روی
آن.
همراه طعم چای در قوری گل سرخی،و بوی خاک نم
خورده در غروب و عطر نان تازه در صبح.
با همین چیزهای ساده انگار نسیمی می وزد از
پنجره خیالت
بی اراده لبخند میزنی و دلت پر می کشد برای
بودن در آن حیاط و آن خانه،
و جا گذاشتن تمام نگرانی ها و آشفتگی های
زندگی این روزها روی طاقچه هایش،
لا به لای آجر های قدیمی و مهربانش کنار
باغچه و لب حوضش...
بعضی چیزهای ساده چیزهای خوب در زندگی این
روزهای ما جایشان خیلی خالی است...
.
دلم کمی قدیم می خواهد...
حیف است هوای
پاییزی هدر شود
بیا دست هایت را
به من بده
تا باهم در
امتداد پاییز
روی زرد و نارنجی
برگ ها قدم بزنیم
و همه ی شهر را
مبتلا کنیم به عشق
زحمت بارانش با
خدا
آمدنش با تو
عاشقی و شعر و
غزلَش با من !
گاهی ی اشتباهی میکنی ک خیلی پیشمون میشی و دیگ قابل جبران نیس
و هی با خودت تکرار میکنی که چرا ، چرا این تصمیم گرفتم
ولی دیگ چ فایده ن میتونی به عقب برگردی و ن پیشمونی سودی واست داره
باید قبول کنی اشتباهتو و واست ی درس عبرت بشه که به حرف بقیه این کار و انجام ندی
که باعث ناراحتیه بهترینای زندگیت بشه
چقد درد داره این اشتباه
دوستت دارم بیشتر از نفسی که می کشم گاهی نفسم بند می آید اما دوست داشتنم هرگز بند نمی آید وتا نفس می کشم دوستت دارم ..... عشق جانم تولدت مبارک
MR-MIM
نیش چرابازه
ghaasedk
واسه اینکه مفتخر فرمودی اومدی کامنت گذاشتی