ghaasedk
۳۶ پست
۳۱,۰۳۰ امتیاز
زن
۱۳۰۰/۰۷/۳۰

تصاویر اخیر


مثلِ نفس هایم دوستت دارم ؛ همانقدر بی اختیار همانقدر تا پایِ جان...
مشاهده ۴ دیدگاه ارسالی ...

عاشقانه ترین
حالتِ پاییز آنجاست
که جز خیالت،
دلیلی برای قدم هایم ندارم...

شاید هیچکَسم باشی...♥
اما هیچ کسم نه!
میدانی،
در این دنیا نسبت‌هایی هستند که
 دلی‌اند
نه شناسنامه‌ای ...
یک نفر را دوست داری اما نه به حرمت اینکه پدرت است، مادرت است، همسرت،
یا هر چیز دیگری ...
دوستش داری چون دوستش داری،
و این بی منطق‌ترین احساس دنیاست!
گاهی نسبت دو نفر با هم
حرف‌هایشان است ...
غم‌هایشان است و قلب‌هایشان ...
مثلا همین که تو هر بار از دردهایت
می‌گویی و من برایت اشک میریزم
یا تو هر جا باشی از غُصه‌هایِ تو دِلم
می‌گیرد ...
همین که شادی تو رووی لب‌های من لبخند می‌آورد
و خوشحالی ت باعثِ خوشحالیِ من
می‌شود ...
حتی اگر در هیچ شناسنامه‌ای ثبت نشود باعث پیوند ماست ...
تو عجیب‌ترین وابستگی دنیایی ...
هیچکس منی ...
ولی
همه کس منی!

بعضی چیزها...
بعضی چیزها ی ساده و بی جان هستند،
که همیشه جان تازه ای به زندگی ات می دهند و
دلت را هوایی می کنند
.
چیزی به سادگی یک حیاط آجری با یک حوض کاشی
فیروزه ای پر از ماهی قرمز در وسطش
.
با یکی دو باغچه ی سر سبز و پر درخت در
اطرافش با پنجره های چوبی و پشت دری های سفید
.
یک تخت چوبی گوشه ی حیاط و فرش کهنه ی روی
آن
.
همراه طعم چای در قوری گل سرخی،و بوی خاک نم
خورده در غروب و عطر نان تازه در صبح
.
با همین چیزهای ساده انگار نسیمی می وزد از
پنجره خیالت

بی اراده لبخند میزنی و دلت پر می کشد برای
بودن در آن حیاط و آن خانه،

و جا گذاشتن تمام نگرانی ها و آشفتگی های
زندگی این روزها روی طاقچه هایش،

لا به لای آجر های قدیمی و مهربانش کنار
باغچه و لب حوضش
...
بعضی چیزهای ساده چیزهای خوب در زندگی این
روزهای ما جایشان خیلی خالی است
...

.
دلم کمی قدیم می خواهد...



 


گاه باید روئید از پس آن باران
گاه باید خندید بر غمی بی پایان
#سهراب_سپهری



 


  • ghaasedk

    عشق
    از همانجایی شروع شد
    که حالمان
    به هیچ چیز خوش نشد
    الا
    دوست داشتنش...


دستهایت بوی عشق میدهند ... بوی عطر یاس حیاط خانه مادربزرگ اصلا زندگی از بودن تو جوانه زده است مگر میشود حصار آغوشت باشد و من غمگین باشم ... مگر میشود عطر نگاهت بر طاقچه دلم باشد و مستم نکند... همه چیز آنجاییست که تو هستی همه چیز از آن حضور توست ... و در نهایت عشق می بارد آنزمان که تو هستی ...

حیف است هوای
پاییزی هدر شود

بیا دست هایت را
به من بده

تا باهم در
امتداد پاییز

روی زرد و نارنجی
برگ ها قدم بزنیم

و همه ی شهر را
مبتلا کنیم به عشق

زحمت بارانش با
خدا

آمدنش با تو



عاشقی و شعر و
غزلَش با من !


چشم هایش برای یک عمر دیوانگی کافیست


راستش را بخواهی 
گاهی دلم برای بودنت تنگ می شود
گاهی
شبیه دیروزها که دست در دست خیالت قدم می زدم
شبیه غروب که یادت را در آغوش کشیدم و خوابیدم
گاهی
     دلم
          برایت پرمی کشد
شبیه گنجشکهای مست  که از لا به لای شاخه ها به سمت مهربانی و نور   پرواز میکنند 
شبیه صبح که آفتاب برق نگاهت را به صورتم  پاشید 
 شبیه ثانیه های قبل  ظهر 
  که نسیم  عطر نفس هایت را به پنجره اتاقم می زد 
       گاهی    
               شبیه
                       همیشه....
   شبیه
           همین حالا....       
مشاهده ۳ دیدگاه ارسالی ...

گاهی ی اشتباهی میکنی ک خیلی پیشمون میشی و دیگ قابل جبران نیس

و هی با خودت تکرار میکنی که چرا ، چرا این تصمیم گرفتم 

ولی دیگ چ فایده ن میتونی به عقب برگردی و ن پیشمونی سودی واست داره

 باید قبول کنی اشتباهتو  و واست ی درس عبرت بشه که به حرف بقیه این کار و انجام ندی

 که باعث ناراحتیه بهترینای زندگیت بشه

چقد درد داره این اشتباه

بازنشر کرده است.

بعضی از روزا هست که یهویی دلت میگیره و بی حوصله میشی حتی حوصله خودتم نداری 
هندزفریو میزاری و آهنگ پلی میکنی یهو با اهنگ شروع به خوندن میکنی که اشکات سرازیر میشه 
یهو ی پیام میاد گوشیتو نگاه میکنی ی لبخند روی لبات شکل میگیره و اون بی حوصلگیت از بین میره 
بعد ی چند تا پیام دادن متوجه حالت میشه و میگه مگه من مردم که تو دلت گرفته جوجه رنگی من 
و تو توی دلت خدارو به خاطر حضورش توی زندگیت شکر میکنی ، و اون روز تبدیل به بهترین و شاد ترین روزت میشه 
چقدر خوبه که همچنین آدمایی توی زندگیمون باشن که با حضورشون باعث شن حال دلتون عالی شه 
# دلیل حال خوب هم باشیم 
#دلنوشته 

کاش ممنوعه نبودی 
آن وقت 
آنقدر سیر در آغوش میکشیدمت
که یادم برود دوری
که یادم برود نیستی
تو نمیدانی اما فاصله میتواند 
از هر مخدری کشنده تر باشد...

بازنشر کرده است.

و تــو آن حضرت یــاری ک وجودت تمنای من اســت.♡

بازنشر کرده است.

دوستت دارم بیشتر از نفسی که می کشم گاهی نفسم بند می آید اما دوست داشتنم هرگز بند نمی آید وتا نفس می کشم دوستت دارم ..... عشق جانم تولدت مبارک


.