حتی یک نفر در این دنیا
شبیه " تو " نیست
نه زیبای چشمانش
نه آرامش وجودش
نه مهربانی قلبش
و نه از عاشقی ،
نفس من را به شماره می اندازند...
میشود تو را نداشت
اما تمام وقت به تو فکر کرد
میشود تمام وقت
با خیال تو رفت و آمد کرد
و خسته نشد!
میشود تمام وقت
تو را سر خطِ زندگی نشاند
و فقط از تو گفت و شنید
میشود تو را نداشت
اما تمام وقت تو را دوست داشت
تـــــــو همان مصرع نابی
ڪه به شوق نگهت
قافیه
مست شد و
واژه به رقص آمده است
دردهای تو آزارم میدهد و غم تو اندوهگینم میسازد.
خوب من!
به من بگو
روزی که میدانم لب هایت نمیخندد
چگونه شادی را به قلبت بازگردانم؟
کاش من
صوتی از یک قهقهه بودم .
از ته دلت میامدم و روی لب هایت مینشستم
یا پروانه ای کوچک که
بی هوا از پنجره ی نیمه باز به اتاقت سرک میکشیدم
و تمام روز تو را مشغول
گرفتنم میکردم تا حتی برای لحظه ای،
تمام دنیا برایت
در گرفتن پروانه ای در مشتت خلاصه میشد.
کاش پنجره ی
اتاقت بودم تا به جای شب
به سمت گل های سرخ
خیابان باز میشدم
شاید هیچگاه ندانی تا کجا
دوستت خواهم داشت
اما بدان نام تو
هویت زیبای من است.