عاشق طرز فكر آدمــــهـــا نشيد آدمــــهـــا زيبا فكر ميكنند زیبا حرف ميزنند،امـــــــا زيبا زندگي نميكنند!
رومن پولانسکی
عاشق طرز فكر آدمــــهـــا نشيد آدمــــهـــا زيبا فكر ميكنند زیبا حرف ميزنند،امـــــــا زيبا زندگي نميكنند!
رومن پولانسکی
آدم همان طور که دچار امراض می شود دچار عقاید هم می شود،
من اصلا نفهمیدم جوانی یعنی چه؟ من یک راست از بچگی به سن کهولت رسیدم!
دست های آلوده
سارتر
هر گندی توی این عالم هست زیر سر آدم هاست، هنوز هم به این حرف اعتقاد دارم اما این موضوع چیزی را درباره عوضی بودن دنیا تغییر نمی دهد. درواقع یکی از دلایل عوضی بودن دنیا این است که آدم هاش هر غلطی- واقعا و به معنای حقیقی کلمه" هر غلطی"- که خوا
سته اند کرده اند. شرط می بندم اگر غلطی هست که نکرده باشند به خاطر دلسوزی و شرافت و این جور چیزها نبوده، لابد نتوانسته اند بکنند.
حکایت عشقی بی قاف بی شین بی نقطه/ مصطفی مستور
من میان این صداهای شادمان وعقلانی تنها هستم.همه ی این آدم ها وقتشان را سر این می گذارندکه ما فی ضمیرشان را توضیح دهند و با خوشحالی تصدیق کنند که آرا و عقایدشان یکیست.و اه که چقدر برایشان مهم است که همه با هم یک جور فکر کنند
تهوع / ژان پل سارتر
همیشه یک نفر هست که روز آدم را خراب کند. البته اگر به قصد نابودی کل زندگی ات نیامده باشد.
عامه پسند / چارلز بوکفسکی / پیمان خاکسار / نشر چشمه
روشنائی درخشان لازم نیست، برای اینکه آدم در بیگانگی زندگی کند فقط یک فیتیله کافیست به شرط آنکه صادقانه بسوزد.
مالون میمیرد / ساموئل بکت
روشنائی درخشان لازم نیست، برای اینکه آدم در بیگانگی زندگی کند فقط یک فیتیله کافیست به شرط آنکه صادقانه بسوزد.
مالون میمیرد / ساموئل بکت
زن ناشناس: «آقای ناظم خواهشمندم کوتاه کنید، دیگر سئوالی نکنید. من دیگر چیزی ندارم به شما بگویم. تازه هم هیچ چیز به شما نگفتهام. آنچه درون مرا میکاود و میخورد، هنوز هم گفته نشده. اگر من میتوانستم آنچه را که درون مرا میسوزاند بیان کنم، آن وقت
شاعر میشدم، نویسنده، نقاش و هنرمند بودم و حال نیستم. شما زندگی استاد را از من میخواستید، برایتان حکایت کردم. از زنهای مانند من که زندگیشان فدای هوی و هوس مردان این لجنزار شده، فراوان هستند. از شما ممنونم که آنقدر حوصله به خرج دادید و داستان شومی را که مربوط به کار شما و علاقه شما به زندگی استاد نبود، شنیدید. تابلوتان را ببرید! دیگر من به این تابلو هیچ علاقهای ندارم. استاد شما اشتباه کرده است.
این چشم ها مال من نیست.»
چشم هایش / بزرگ علوی
آرزوهای بشر حد و حصر نداره و نیرویش فرسوده نشدنی است ، معذلک دنیا از حیث فهم و شعور بکندی غنی میشود زیرا مردم برای اینکه مستقل باشند ناچار بگرد آوردن مال هستن نه علم و هنگامی که حرص را از خود بیرون کردند از بردگی کار اجباری خلاص خواهند شد.
مادر / ماکسیم گورکی
مترسک:من مغز ندارم، تو سرم پر از پوشالِ.
دوروتی:اگه مغز نداری پس چه جوری حرف میزنی؟
مترسک:نمیدونم ... ولی خیلی از آدمها هم هستن که بدون مغز یه عالمه حرف میزنن!
جادوگر شهر اُز / فرانک باوم
تحملِ تنهایی از گداییِ دوست داشتن آسان تر است. تحملِ اندوه از گدایی همه شادی ها آسانتر است. سهل است که انسان بمیرد تا آنکه بخواهد به تکدی حیات برخیزد!
بار دیگر، شهری که دوست می داشتم / نادر ابراهیمی
دست آخر از یک بوته ی گل سرخ در گوشه ی حیاط شاخه ای کند و آن را سر قبر کاشت. دختری که عینک دودی داشت گفت: آیا دوباره زنده می شود؟ زن دکتر جواب داد: نه، او نه، آنهایی که هنوز زنده اند نیاز بیشتری به دوباره زنده شدن دارند.
کوری / ژوزه ساراماگو
هیچ چیز خفت آورتـر از این نــیـست که بـبینی ابـلهـی در آنـچه تــو شکسـت خوردهای مـوفـق شده است!
(( گوستاو فلوبـر ))
د د
به تجربه آموختم که انسانها هرگز از تجربه چيزي نمي آموزند.
(برنارد شاو)