میگم چطور میشه تولد کسی رو تبریگ گفت ؟ از اون خوشگل خوشگلاش ، یه حرف قشنگ مثلا ، یه کادو قشنگ یا اینکه سورپرایز مثل اونایی که کلی تدارک دیدن ، طرف هم خودش میدونه چه خبره اما خودشو میزنه به کوچه علی چپ تا بگه من اصلا خبر ندارم که چه خبره!!!!!
خدایا مگه قهری
میدونی چیه؟ یوقتایی دلم میخواد هیشکی نباشه تا دلم میخواد داد بزنم ، شاید گریه ام بگیره اما اونقدر به خودم فشار میارم که اشکم در نیاد ، دلیلش خیلی مهمه برام ، این روزها هم حال و هوام اینجوریه ، اون چیزها که نوشتی یه حس خوبی داشت که نگو و نپرس ، شما خیلی خوبی آبجی ، خیلی خوب ، دل و زبانت یکیه ، جان خواهر ، عزیز دل ، دنیا با تمام پلیدیهاش چیزای قشنگی هم داره ، دیدی که؟! اصلا فکرشم نمیکردم دوباره پیدات کنم ، پرس و جو کردم و بالاخره خواست خدا بود و لطف دوست عزیزمون که پیغام منو رسوندن ، نشناختی یادته ؟ تا گفتم رضا فلاح سریع هوشیار شدی ، یادش بخیر ، دلم براش تنگ شده ، خیلی
اندوه تو شد وارد کاشانهام امشب
مهمان عزیز آمده در خانهام امشب
صد شکر خدا را که نشستهست به شادی
گنج غمت اندر دل ویرانهام امشب
من از نگه شمع رخت دیده نورزم
تا پاک نسوزد پر پروانهام امشب
بگشا لب افسونگرت ای شوخ پری چهر
تا شیخ بداند ز چه افسانهام امشب
ترسم که سر کوی تو را سیل بگیرد
ای بیخبر از گریه مستانهام امشب
یک جرعهٔ تو مست کند هر دو جهان را
چیزی که لبت ریخت به پیمانهام امشب
شاید که شکارم شود آن مرغ بهشتی
گاهی شکن دام و گهی دانهام امشب
تا بر سر من بگذرد آن یار قدیمی
خاک قدم محرم و بیگانهام امشب
امید که بر خیل غمش دست بیاید
آه سحر و طاقت هر دانهام امشب
از من بگریزید که میخوردهام امشب
با من منشینید که دیوانهام امشب
بی حاصلم از عمر گرانمایه فروغی
گر جان نرود در پی جانانهام امشب
( جناب فروغی بسطامی)
شیشه های کوچیک
قطره چکان هست فقط یکم چراغ فیتیله ای میشی
بو نفت میگیری
بیخیال
بهتر از درد و گز گز پاست
هر کی دوست نداره خودش بینیش رو محفوظ کنه
والا خخخ
خدا رحمت کنه همه رفتگان رو یه عمه بزرگواری داشتیم خیییییلی کدبانو
خیلی عزیز
فقط زبانش ماشاالله عین زنبور بود خخخ
خدا رحمتش کنه
ایشونم همینجور بود میگفت بزار قرص و دوا کار خودش رو کنه منم کار خودم تو کار هم دخالت نکنیم بهتره
اعتقاد داشت هر چی یه قوه ای داری و ما لازمش داریم باس نعمتهای خدا رو تا وقت نیاز استفاده کرد
روحش شاد
هر بار سایت میام اسم خاتون رو که میبینم یادش میکنم .
دلم میسوزد و کاری ز دستم بر نمی آید........
به یادت پای ایمانم اگر لرزید معذورم .........
نیلوفر
آبجی جان
مراقب بودی که سرما نخوری
راستی
آقا امیر اسکرین خواستن تا ببینن چجوریه وضعیت شکلکا
سلام آبجی جانم ، شب بخیر ، یه آیزی میخوام بهت بگم اما اینجا نمیشه ، خجالت میکشم. سرما نخوردم ، عالی بود ، یه حال خوشی داشت که نگو ، آدم سرخوش که باشه دیگه سرما گرما حالیش نیست که .
نعنا پونه
سلام جانم
آره میدونم چی میگی
یوقتایی آدم یجور دیگس
یجور
که نمیشه گفتش .