Majid

زندگی کردن یه راه سختی اما زندگی رو دست کم گرفتن سخت ترین چیز زمونس بیشتر

Majid
۱۹۷ پست
۱ دنبال‌کننده
۲,۸۵۱ امتیاز
مرد، مجرد
وکیل دادگاه
دین اسلام
ايران، مازندران
زندگی مجردي

تصاویر اخیر


دروغه ميگن به هرچي فكر كني همون ميشه
فكرش فقط منو پير كرد 

A beautiful feeling when someone tells you
"i wish i knew you earlier" 

حس قشنگیه وقتی کسی بهت میگه 
"کاش زودتر با تو آشنا میشدم"

تو شوخی شوخی ابراز احساسات میکنی
اون جدی جدی عاشق میشه…!!


همه از مرگ میترسند
من از زندگیِ بیهوده‌یِ خودم..!


گاهی اوقات فک میکنم همع‌ ی
 احساسایی که لازمه رو تجربع کردم
و از اینجا ب بعد دیگع هیچ احساسی ندارم... 
هر احساسی هم که دارم فقط یع نسخع ضعیف تر 
از احساساتیع ک قبلن داشتم

ببخشید اگع یه روز از تهع دل خواستمت!


دلتنگی بدترین چیزیه که یه عاشق باید تحملش کنه 


واقعیتش اینه که من الان تو مرحله ای از زندگیم هستم که نمیدونم ازش چی میخوام یا میخوام چیکار کنم!
روتین وار دارم زندگی میکنم

ما زاده شدیم تا چیزایی که دوست داریمو از دست بدیم


دوستی میگفت: 
وقتی دلت تنگِ کسی میشه؛ حاشیه نرو، قصیده نباف!
صاف و پوست کنده برو بهش بگو:"فلاني دلم برات تنگ شده"...
تهش اینه که میگه:"ممنون،لطف داری" ،
یا شاید تو بهترین حالتِ ممکن بگه:"منم همینطور".
حداقلش اینه که پیشِ دلِ خودت شرمنده نیستی،حرفشو زدی و آرومش کردی!
بعداً پشیمون نمیشی که چرا اون روز حرفِ دلمو نزدم،شاید معجزه ای میشد...
اما؛
همون شبی که دلتنگیُ پشتِ یه احوال پرسی ساده سِند کردم؛
وقتی که تیکِ دوم خورد و هیچوقت ایز تایپینگی نیومد،
وقتی جوابِ سلامم هم سکوت شد؛
فهمیدم گاهی وقتا حرفِ دلتو نزنی خیلی سنگین تری!!
حتی گاهی خیلی خوبه که غرورت اجازه یه کارایی رو بهت نمیده!
که باید ممنونشم باشي؛
چون شرمنده شدن پیش دلت خیلي بهتر از شکسته شدنشه..!!
یادم باشه به اون دوست بگم همه آدما شبیه هم نیستن؛ یکی معنی یه خروار دلتنگیُ پشت"خواستم یه حالی ازت بپرسمُ"میفهمه و واکنشی از خودش نشون میده ، یکی هم میفهمه اما خنثی عمل میکنه و خودشو میزنه کوچه علی چپ...!!


مشكل از تو نيست، 
مشكل از منه كه اجازه ميدم 
يه اشتباهتو چند بار تكرار كنى 
و يكبار برای هميشه اَزَت نميگذرم! 



فقط کافیه رنگت تو زندگیم 
هی کم تر بشه اونجاست که 
با یه عابر پیاده برام فرقی نداری.

با زندگی قهر کنی با اینکه زندگیت باهات قهر کنه خیلی فرقه نه؟؟!!!


كجا هست عُمری که من دراین دنیای بزرگ بتوانم بدون ترس، سیر نگاهت بكنم و بروم. 
بروم، همین طور با خیال صورتت بروم و نفهمم به بیابان رسیده‌ام. 
کجاست آن عُمری که بتوانم از فشار دلهره ها نجات یابم و به آرمگاه آغوشت پناه ببرم.
کجا هست آن عُمری که باید با تو بِسَر رود و من به شُکرانه آن،تا واپسین ثانیه های عُمر سجده کنم خدایم را.........


تا کی نباید تو راداشت‌نگاهی کن بر دل تنگم؛
رسوای خیال توام،پیچید در تمام شهر نام و ننگم؛
ظلمت شب برای چشمانم،من فقط برای روی تو بینایم؛
برای تو فقط نوشته ام جانا
از جان و دل  و زبان و نایم.