ارغوان محتشمی

من مدرس زبان انگلیسی هستم، تدریس زبان انگلیسی از مبتدی تا پیشرفته، بر.. بیشتر

ارغوان محتشمی
۱۹ پست
۱ دنبال‌کننده
۴۸ امتیاز
زن، مجرد
۱۳۷۶/۰۹/۱۶
ناراحت
ليسانس
مدرس زبان انگلیسی
دین اسلام
ايران، خوزستان
زندگی با خانواده
سربازی نرفته ام
سیگار نميکشم
گرایش سیاسی ندارم
زبان انگلیسی، هنر، موسیقی، ساز زدن، هنرهای دستی

تصاویر اخیر

اینم یه مدل جذاب و خوشگل دیگه از شمع های من، بقیه رو تو پیجم ببینید منتظرتون هستم ، ویدئوی چند تا از مدل شمع ها رو خواستم براتون بزارم ولی ارور داد سایت. تو پیچم هست ویدئوشون منتظرتونم.

violet_fantezi_candle
چند تا از تصاویر پیجم و براتون میزارم ببینید بقیه شو خودتون بیایید تو پیجم ببینید

violet_fantezi_candle
مشاهده ۴ دیدگاه ارسالی ...
سلام به همگی من بعد از مدتها اومدم با یه خبر خوب و جذاب ، یه پیج جدید زدم با کلی پست جذاب و خوشگل، حتما سر بزنید و فالوم کنید، به هر کسی که فالوم کنه به قید قرعه یه هدیه از کارای پیجم میدم قرعه کشی 15 ام مهرماه هست، منتظرتونم.

violet_fantezi_candle

صدای پایت را میشنوم از دور، ضربان قلبم تندتر میشود، باد شدیدی میوزد، سرد است، نگاهی به انتهای کوچه می اندازم، نوری میبینم ، حتما تو هستی، نور نزدیک تر می آید، صدایت میزنم، و تو جواب میدهی بله عشقم منم، منم آن مجنون آواره، آواره ی لیلی ام هستم، ای لیلی من دلم برایت خیلی تنگ شده بود، آغوشت را بگشا، که در گرمای آغوشت گم شوم، ذوب شوم، چشمانم پر از اشک میشود، و به سوی عشقم می دوم و در آغوشش می روم، چه گرمایی دارد آغوشت، چقدر آرامبخش است، صدای تپش قلبت را میشونم، تو را می بویم و میبوسم، چشمانت پر از اشک است ، اشک های همدیگه را پاک میکنیم، و همدیگه را میبوسیم، دلبر زیبای من، دیگر مرا تنها مگذار، بی تو نمیتوانم دوام آورم، عاشقت هستم، ای تمام هستی و وجود من.

بازنشر کرده است.
بی تو تنهام، غریبم تو این دنیا، کجایی ای عشق زیبای من، هر شب با یاد تو ستاره ها را می شمارم و شب را روز می کنم، اشکهایم را با حس گرمای دستان تو از روی گونه های سرخم پاک میکنم، فردا چه خواهد شد اگر تو بیایی و من اینجا نباشم؟ بی تو نفس کشیدن در این خانه ی تاریک و سرد برایم سخت شده است، دلم را به تو امانت داده بودم، صدای تپش قلبم را از دور میشنوم ، می دانم جای قلبم پیش تو امن است، وقتی چشمانم را می بندم، گرمای آغوشت را حس میکنم، دستان پر مهرت را که موهایم را نوازش میکنی حس میکنم، مرا ببوس، بغلم کن محکم، بگذار با هم یکی شود دل و روحمان، وقتی تو را می بینم در دریای آبی چشمان زیبایت گم میشوم، دستم را بگیر، مگذار بی تو در این دنیای بیرحم گم شوم، هر جا میروی مرا نیز با خود ببر، میخوام با تو پرواز کنم تا آسمان، دستانم را رها مکن. عاشقانه بی بهانه دوستت دارم.
بازنشر کرده است.
عاشقانه هایمان را بر روی دیوار دلم حک کردم، تا هیچ وقت پاک نشود، صدای خنده هایت گوشم را پر کرده است، چه شیرین می خندی، مانند کودکی که بی دلیل شاد است، دستهایت بهترین آرامش دنیاست، قلبت زیباترین مکان امن دنیاست، حرفهایت قوت قلبم است، صدایت بهترین ملودی دنیاست، آغوشت گرم ترین و بهترین جایی است که می توانم آسوده در آن بیارامم و نفس بکشم، هوایت را کرده ام، بیا تا تمام وجودم از بوی عطر تنت پر شود. دلم برایت تنگ شده است، اندازه ی پرنده ی کوچکی که از دلتنگی آواز عاشقانه ی سوزناکی برای عشقش می خواند تا از راه دور صدایش را بشنود و به سوی او بیایید. چشم به راهت هستم، پس تو کی می آیی؟ عمرم نفسم جانم بیا تا با هم از عشق بخوانیم، دفتر عشق را با هم بنویسیم.
بازنشر کرده است.
امروز که از خواب بیدار شدم، آسمان ابری بود، دلم هوای تو را کرد، دلم برایت پر میکشد، برای دیدنت ، شنیدن صدای دلنشینت که از هزاران موسیقی در دنیا زیباتر است، آرزو کردم بیایی، به قاصدک ها سپردم به تو برسانند که دلتنگت هستم، اما تو چرا نیامدی، چشمانم به در خشک شد، اشکهایم تمام شد، به کدامین گناه ناکرده مجازاتم میکنی، ای جانم، قلبم، عمرم، روحم، بیا و مرا از این جا ببر، به هر جایی که تو باشی و من و عشق و آرامش، با هم از نو شروع کنیم، از عشق بگوییم، بخندیم، عاشقانه هایمان را جشن بگیریم، منتظر دیدارت هستم، پس تو کی می آیی؟
بازنشر کرده است.
ای وجودم، ای هستی من، دستانم را بگیر، بی تو دستانم سرد و بی روح است، خانه ام سرد و تاریک است، وقتی تو می آیی دلم روشن می شود، خانه ام گرم میشود، وقتی سرم را روی شانه هایت می گذارم، تمام طوفان های زندگی ام به یک باره آرام می شود، چشمانم را که میبندم، گرمای دستانت را بر روی گونه هایم حس میکنم، وقتی گونه ام را می بوسی از خجالت سرخ میشوم، مانند گل سرخی که سرش را از خجالت پایین انداخته است، چشمانم را که باز می کنم فقط چشمانت را می بینم که مانند همیشه به من خیره شده ای و با لبخند همیشگی ات دلم را می ربایی، ای عشق دوست داشتنی ام، مرا تنها مگذار، اگر تو بروی پروانه ها دق می کنند. دلم می شکند اگر تو بروی پرپر می شوم، می میرم. مرا تنها مگذار.
بازنشر کرده است.
وقتی صدایم می کنی صدایت قشنگ ترین آهنگ دنیاست، صدایم کن تا برخیزم ، با تو پروانه می شوم، مانند گل می شکفم، وقتی نگاهم میکنی ، تصویر خودم را در انعکاس چشمان دریایی ات می بینم، لبخندت بهترین و آرامبخش ترین هدیه ی دنیاست. دلم برای اخم های کودکانه ات تنگ شده است، بیا تا با هم دیوانگی کنیم ، دیوانگی را با تو دوست دارم، عاشقی را با تو دوست دارم.
امروز هوا ابری بود، کمی باران بارید، قدم زدن زیر باران را با تو دوست دارم، من و تو زیر باران با یک چتر قرمز ، کمی قدم بزنیم و بعد گوشه ای بنشینیم و یک فنجان قهوه بخوریم، تو به چشم هایم خیره می شوی و من در گرمای نگاهت ذوب می شوم، مرا در آغوش بگیر، که آغوشت امن ترین جای دنیاست.
دلم برایت تنگ شده است، انگار سالهاست که تو را ندیده ام، همه جا بوی عطر تن تو را می دهد، پس تو کی می آیی؟ بیا و مرا با خودت ببر، هر جا بروی من با تو خواهم آمد، بی تو می میرم زودتر بیا ای جان و جانانم.
مشاهده ۷ دیدگاه ارسالی ...
Picture Number 5
Picture Number 4
Picture Number 3