ای خوش آن روز که با یار سر و کارم بود
بی سخن با نگهش فرصت گفتارم بود
گرچه در خانهٔ من بود ز هر گونه چراغ
یاد او شمع شب افروز شب تارم بود
صبح دم نور چو در پنجره ها می خندید
در بَرم خنده به لب بوسه طلب یارم بود
حیف و صد حیف که امروز به هیچم بفروخت
آن سیه چشم که یک روز خریدارم بود
#سیمین_بهبهانی