دل بسته ام از همه
عالم به روی دوست
وز هر چه فارغیم به
جز گفتگوی دوست
ما را زمانه دل نفریند
به هیچ روی
الا به موی دلکش و
روی نکوی دوست
باغ بهشت کائن
همه وصفش کنند نیست
جز جلوه ای ز صحن
مصفای کوی دوست
گل های باغ با همه شادابی و نشاط
خار ایدم به دیده نبینم چو روی دوست
یک موی یار خویش به عالم نمیدهم
ما بسته ایم رشته جان را به موی دوست
بر ما غم زمانه ز هر سو که رو کند
مائیم و روی دل به همه حال سوی دوست
ما جز وصال دوست تمنا نمیکنیم
چون آرزوی ماست
همه آرزوی ماست

بازنشر