با قلمی نیمه بیدار
و با سکوتی پر از احساس
تو را می نویسم
تو که بی پناهانه در آغوش من
نوری شفاف بودی
که تاریکی ها را پراکند
و داد زندگی به جهان
تو که خوابم را از روی چشمانم می خوانی
و در نگاهت تمام درد ها آرام می شوند
امشب نیز ، در بغضی خوشبین
تو را می نویسم

بازنشر