چرا اونی که همیشه باید درک می‌کرد من بودم؟
چرا نگفتم گند زدید به زندگیم؟
چرا نگفتم حالم ازتون به هم می‌خوره؟
چقدر فشار آوردم به دهنم که جای فریاد، لبخند بزنه!
من تیکه پاره کردم شخصیت خودمو، که احترامشون خط برنداره. اونا بدهکار من شدن وُ من پیش خودم ضمانت‌شونو کردم که کار به تلافی نکشه !
من نتونستم ببخشم. فقط خودمو زدم به فراموشی
اگه تسویه می‌کردم تصفیه می‌شدم !
نَکَردم! ریختم توو خودم
انقدر ریختم توی خودم، که الان سه قلو باردارم!
یه قُل خشم، یه قُل نفرت، به قُل هياهو

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.