.
کاش اینجوری بودم که تا لنگ ظهر میخوابیدم ، عصرا میرفتم کافه با دوستام،شبا دور دور اندرزگو بودم، درگیر اکسم بودم، شیفته ی نکستم بودم، دنبال جلب توجه کراشم بودم، بیشتر اوقات تو اتاقم بودم، رپ حفظ بودم، اخر هفته ها چالوس بودم، برنامه کن بودم و سطحی نگر..چیه این زندگی پر چالش و خودساخته ی مستقلی که پر از خواسته های بلند پروازانه اس و مستقلانه میخواد ارتش تک نفره باشه، واقعا چیه این روحیه؟!

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.