نازنینا بی‌تو بودن ها برایم خوب نیست
زندگی بی‌بوسه برلبهای تو مطلوب نیست

بسته‌ای ميخانه‌ی چشمان خودرا بازهم
هرچه می‌گردم دراین میخانه‌ها مشروب نيست

تاب گیسوی تو مستم می‌کند از راه دور
بی نفس‌های تو حتی مستی ام مرغوب نیست

کن مدارا اندکی با حس و حال ناخوشم
سَرگِرانی شیوه رفتار با محبوب نیست

کاسه‌های صبر از چشمان من لبریز شد
طاقتم پایان گرفته صبر من ایوب نیست

این همه مهر و محبت را به پایت ریختم
باز کن قفل لبت را آه حالم خوب نیست....

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.