کاش می دانستی ...
یک زن از لحظه ای که ...
دوستت دارم می گوید
از لحظه ای که بوسیده می شود
از لحظه ای که به آغوش کشیده می شود،
دیگر خودش نیست
می شود تو
می شود با هم بودن...
آن لحظه که ترکش می کنی
دو نیم اش می کنی
و یک نیمه اش را با خود می بری!
نگو زمان همه چیز را حل می کند
که زمان، تنها، کند می کندجستجوی او را ...
برای یافتن نیمه دیگرش
نگو فراموش کن !
که او یک چشمش همیشه...
باقی می ماند به نیمه رفته دیگرش...

بازنشر