تحریم نکن وسوسه ی عطر تنت را
ای کاش که با خود نبری پیرهنت را

شاعر شدنم حادثه ی خوب و خوشی بود
باید که ببوید دهن "من" دهنت را

"در حسرت گفتار" تـو" آواره ترینم"
کوتاه نکن هیچ زمانی سخنت را

ما عاشق و معشوق ترین زوج زمینیم
بسپار به "من" دغدغه ی ما و منت را

از مرز شب خستگی ام بگذر و هرگز
از ذهن خودت دور نگردان وطنت را

تا مرگ در آغوش هم آرام بگیریم
از یاد ببر فکر و خیال کفنت را

"تـو" پاک ترین مریم تاریخ زمینی
تحریم نکن وسوسه ی عطر تنت را

پسند

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.