تو چه میدانی!
چه میدانی که من بی تو
نخواهم زندگانی را.
پس ،
خاطره ای  نساز با  نگاه پر از تب و تاب عشق....
ساختن خاطره از جنس عشق ،
نیازمند پاسداشت است
در این ویرانه های بی وفایی ....
ای معشوقه باد
پس
برایم‌ برقص وحیران شو ،
و شرارهای آتش بر روی شانه هایت برپا کن ،
بمان برایم!!!
تا لذت حضورت را در اولین غروب غربت به تصویر بکشد.....

م_رستگار

پسند

بازنشر