پرسيد كرم را ، مرغ از فروتني تا چند منزوي در كنج خلوتي ؟ در بسته تا به كي در مَحبَسِ تني ؟ در فكر رستنم ، پاسخ بداد كرم خلوت نشسته ام زين روي منحني هم سالهاي من پروانگان شدند جَستند از اين قفس ، گشتند ديدني در حبس و خلوتم تا وارهم به مرگ يا پر برآورم بهر پريدني .....