| مستان |
| ۳۲۴ پست |
| ۲۵ مشترک |
| ۱۹ پسند |
| عمومی |
مبنای تعداد کاربر | رتبه ۱۱۹ |
مبنای تعداد هوادار | رتبه ۷۸ |
مبنای تعداد ارسال | رتبه ۷۸ |
#گم_شده_ام_ته_دنیا؛
آنجا که اسمش هیج جا نیست
جایی که لبخند زندگی به درهای بسته خورده
و هیچ پنجرهای رو به دنیای بزرگتری باز نمی شود
اینجا زمین فقط شور در سینه ات میکارد و
آسمانش هر چه بادا باد است
اینجا نفس که میکشی
دیوارها خودشان را جلو میاندازند
تا به جان دقیقهها و ساعتها بیفتی...
#بشمار_روزهای_رفته_ام_را...؛؛
خانومی تعریف میکرد:
هیچکس نپرسید
با تو چه کرده اند که اینچنین در خلسه سکوت فرو رفتی...
یکی از فانتزی هام اینه یک هفته پست شعر و غزل و عکس عاشقانه و غمگین و... رو توی سایت ممنوع کنن و همه باید لطیفه بزارن
روشن است که خسته ام
زیرا آدمیان در جایی باید خسته شوند
از چه خسته ام، نمی دانم
دانستنش به هیچ رو به کارم نیاید
زیرا خستگی همان است که هست
سوزش زخم همان است که هست
و آن را با سببش کاری نیست
آری خسته ام
و به نرمی لبخند می زنم
بر خستگی که فقط همین است
در تن آرزویی برای خواب
در روح تمنایی برای نیندیشیدن
؛؛
آدمی كه از يه جايی به بعد
فقط سكوت ميكنه
تبديل به يه آدم آروم نشده
فقط خسته شده از جنگيدن!
اونجايی كه منتظر جنگيدنش بودی ولی ديدی فقط يه لبخند بهت زد
بدون روز رفتنش نزديكه!
بعضی از آدما وقتی باهات میجنگن يعنی براشون مهمی و وقتی هم
ديگه نسبت بهت بی تفاوت ميشن
يعنی دارن زندگی كردن بدون تو رو
به خودشون ياد ميدن!
از هر جنگی نترس
بعضی از سكوتا
از جنگ هم ترسناک ترن!
؛؛
کاش روند زندگی ما
کاش سیر عمر ما
کاش زمان
خطی بود.
کاش تاریخ
هرگز تکرار نمیشد.
خسته ام
از رجوع به خاطرات گذشته
از روز های تکراری
از شب های دلگیر
از آدم هایی که به جای تمام، تکرار میشوند؛
از تکرر حرفهای عاشقانه.
از اینکه هر بار با امید خواستم دوباره شروع کنم
پایانم، نقطه ی آغازم بود.
؛؛
Adena
کوف چلمنگ اون تویی که پلاسیدت هم بدرد ترشی هم نمیخوره
ارش
حالاكه تويي كه مادرتم بااين تجربش نتونسته كاريت بكنه خنگولك