تُو بخند تا به همه ثابت کنم یک دیوانه دوایش قرص نیست! لبخند تُو ست ..
عشق تنها مرضی است که بیمار از آن لذت میبرد
ایــن روزهـــا همــه بــه مــن دلـتــنـــگــی هــدیــه مـی دهنــد
لطفـــاآتــش بــس اعــلام کــنید! بــه خـــداتمــــام شــد
دلــــــــــــــــــــــــم”
تو بگو دل! که به آهنگ دلت ساز کنم تو بگو عشق! که من عاشقی آغاز کنم تو
بگو راز! که من بشکنم این قفل سکوت سرظهرت! به تو ای محرم دل باز کنم
میدانم تو یک ممنوعه ای! یک "نباید"... اما نمیدانم این را به روح سرکشم چطور بفهمانم، تو میدانی؟
و چشمهـایے ڪه هاج واج مانده دلتنگےهایش را روے شانه هایے ڪه نیست چگونه زار بزند . . .
آنقدر دردی کہ دنیا بر دل ما می کند بر دل هر کس کند او ترک دنیا می کند
-بر دلم نشسته ای… و تمام تنم از نبودنت؛ خاموش است…
چای را که آوردی خودت هم بنشین من چای را قند پهلو دوست دارم..
دوربین های عکاسی اختراع های خوبی اند.. ولی ناقص اند، خنده هایت را بدون صدا ثبت میکنند!
دلم اسارتی میخواهد، از جنس تو.. مثل حبس شدن گوشه آغوشت..!
-مهم نیست چند نفر بهت میگن"دوستت دارم" -مهم اینه "دوستت دارم"ِ کی به دلت می چسبه!