فرهاد
۳۴ پست
۶۲ دنبال‌کننده
مرد، مجرد
۱۳۷۳/۰۸/۲۵

تصاویر اخیر

منم ازاین ناشناسا دلم خواست

لینک
•من از زندگی تصورات دیگری داشتم
من فکر می‌کردم آدم‌ها
پای حرف هایشان، قول هایشان و‌ ادعاهایشان می‌ایستند
فکر می‌کر‌دم نباید سخت گرفت
و تصورم از همه چیز به ساده‌ترین شکل بود
اما این ها هیچکدام در زندگی نبود
آدم‌ها مسئولیت نپذیرفتند
و استعداد عجیبی در شانه بالا انداختن داشتند
دیدم سادگی قشنگ است اما همه جا کارآمد نیست

من روزهای سختی را گذراندم
تا به این‌ نتیجه رسیدم که
هیچکس برایم قابل‌ اعتماد نیست
که به هیچکس جز خودم
و حرف ها و قول‌های خودم تکیه نکنم
من از زندگی تصورات دیگری داشتم
اما تصویر امروز را بیشتر دوست دارم
من امروز تکیه به شانه‌های خودم
برای آینده‌ای که می‌خواهم قدم برمیدارم
عمارت کن مرا آخر که ویرانم به جان تو...
گاهی آدمیزاد، آنچنان دلتنگ کسی می‌شود، که او اگر بداند، از نبودنش شرمگین خواهد شد.
به آدم‌ها نباید زیاد نزدیک شد…
آدم‌ها با ابهاماتشان زیباترند.
با چیزهایی که در موردشان نمی‌بینیم و نمی‌دانیم دوست داشتنی‌ترند…
به شناختشان در حدی که "می‌خواهند"،
باید رضایت داد چون شناختِ بیشتر در هر صورت ناامیدکننده خواهد بود.
می‌شود برای شناخت یک آدم زمان گذاشت و همه‌ی ابعاد روحش را کشف کرد،
می‌شود وارد حبابش شد و دنیای یک نفری‌اش را فهمید و پرده از رازهای مگویش برداشت،
اما نمی‌ارزد،
چنین موفقیتی هرگز به خراب شدنِ تصویر و تصورِ زیبایی که از او در ذهن ساخته‌اید نمی‌ارزد.
به شدت به رعایت حد و مرزِ آدم‌ها معتقدم،
در هر رابطه‌ای و از هر نوعِ آن.

آدم‌ها از دور زیباترند...
بازنشر کرده است.
تویی که رو آرزوهامون چشاتو بستی، باید رو گناهامون هم چشاتو ببندی
شاید بی حساب شدیم
دیدگاه غیرفعال شده است.
چگونهـ بشنومـ صدای ِِِِ
ریزش ِِِِ هزار برگ را ز شاخه‌ها ؟
بهـ من بگو
چگونهـ بشنومـ صدای ِِِِ بارش ِِِ ستاره را ز ابرها ؟
بازنشر کرده است.
پێش ئاڵا خۆی
من ئازادی ڕەنگەکانی ئاڵام ئەوێ!
بەر لە سرود
من سەربەستی وشەکانی ناویم ئەوێ!
بەر لە ڕادیۆ
من ڕزگاری هەموو دەنگەکانم ئەوێ!

بەر لە تێڤێ
من سەربەخۆی تەواوی جوگرافیای
هەموو چاوەکانم ئەوێ!
بەرلەوانیش
قۆڕینەیەکم بۆ نان و
مەرکانەیەکم بۆ ئاو و
چرایەکم بۆ دیوار و
کراسێکم بۆ وڵاتی
ڕووتوقووتی ئێرە ئەوێ...

  • Nirsa

    پیش از برافراشتن پرچم
    من آزادی رنگ های آن را می خواهم
    پیش از سرود
    من استقلال واژه هایش را می جویم
    پیش از رادیو
    من رهایی همه ی صداها را خواهانم

    پیش از تلویزیون
    من خواهان استقلال جغرافیای
    همه ی چشم هایم
    و پیش از همه ی اینها
    ظرفی برای نان
    تنگی برای آب
    چراغی برای دیوار
    و تن پوشی برای سرزمین
    برهنه اینجا می خواهم ...

بازنشر کرده است.
حال دل می بینم و بر خود ترحم میکنم

همچو بیماری که بیند رنج بیماری دگر
دیدگاه غیرفعال شده است.
بازنشر کرده است.
دخترایی که برادر کوچیکتر دارن وقتی که قد برادرشونن ازشون بلندتر میشه میفهمن که باید یادبگیرن با گفتمان مشکلاتشونو حل کنن
بازنشر کرده است.
هر کس به اندازه ی دلهایی که آرام می کند
آرام می شود…
بازنشر کرده است.
برای شاد زیست منتظر پایان سختی ها نباش ...
بازنشر کرده است.
خیلی طول میکشه قلبت چیزی رو بفهمه که خیلی وقته مغزت میدونه
برایم " بخند "

برایم ڪہ ےخندے

‌هایت ڪہ هیچ

هم زیبا مےشود …!

عشق بودی و به اندیشه سرایت کردی
قلب با دیدن شور تپیدن دارد...