بهمون مداد مشکی دادنو میگن دنیاتُ رنگی کن
خدایا!
کدام نقطه از زمین از تو خالیاست
که خلق تو را در آسمان ها میجوید...
ای ناز تو بهترین سرآغاز
چشمی به نیاز ما بیانداز
بس
بگفتم
کو
وصال
و
کو
نجاح
برد
این
کوکو
مرا
در
کوی
تو
در این دنیا
همہ مسافر بودیم
اما!
بجاے نمازهایمان ،
دل هایمان شکسته بود...!
بیزاریات مجالِ خداحافظی نداد
آهسته گفتمت: «بهسلامت...»، گریستم
هر آدمی شكل خودشه.
برچسب بد و خوب نزن رو آدما.
اگه ميتونی به همون شكل دوستش داشته باش، اگه نميتونی بی دلخوری ، بی قضاوت بذارش كنار .
گفت پیری : درد بی درمان بگیری بچه جان
او دعـای کارسـازی کرد و من عــاشق شدم !
این روزها گرانی بیداد میکند!
اما صداقت گران ترین جنس شده!
و بهای آن انسانیتی است که به دست فراموشی سپرده شده...
هر چه کمتر از هم توقع داشته باشید
خوشبخت ترید ..
🍃
لب خشکیده ی مارا نظری کن جانا
جز
لبت
بوسه
مگر
ارزش
چیدن
دارد
شهـــــــــــــــــــریار
ما یار ندیده
تب معشوق کشیدیم... !
👤صائب تبریزی
حکم دل کردم... وليکن اول بازی بريد
دل بدستش داده بودم پس چرادل ميبريد!؟!
نوبتی ديگر گذشت و نوبت من باز شد
شک و ترديد صدور حکم هم آغاز شد
چشم در چشم حريف وديگری بردست يار
بر زمين انداختم سرباز دل را بيقرار
اشتباهی کرده بودم، آس دل دستش نبود
هيچ خالی مثل خال هندوی مستش نبود
شاه داشت اما حريفم بی بی دل را ربود
برگ های بی ثمر از دست من افتاده بود
بعد از آن بازی نگشتم من دگر گرد قمار
نه گذرکردم ازآن کوچه، نه آن شهر و ديار...!